شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

مجموعه ای از اشعار محلی مازندرانی و شعر بی نقطه و امیری و طالبا و همچنین اصطلاحات و گویش های شیرین مازندرانی
شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

مجموعه ای از اشعار محلی مازندرانی و شعر بی نقطه و امیری و طالبا و همچنین اصطلاحات و گویش های شیرین مازندرانی

شهادت علی (ع) (شعر مازندرانی به همراه ترجمه فارسی ...

http://s3.picofile.com/file/8197866584/%D9%85%DB%8C%D8%B1_%D8%AD%D9%85%D8%B2%D9%87_%D8%B7%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C_%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA_%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B9_.jpeg

شهادت امیر المومنین علی (ع))

(شعر مازندرانی با ترجمه فارسی)



علــی بـوم علــی شیر خـــــداره

شب نـوزده طـی هـکرده شه راره



به ســوی راه حق وه راهـــــی بیه

تمــــومه انس و جن ره حـــالی بیه



دونسه شه شهیدی ختم عمــــــــره

به وقت صبح اذان و قتل نــومــــره



  
تو ملجم دوندی که چه کار هکردی

زمین و آسمـــــون ره زار هکردی



مـدینه کــــــوفـــــه ره تنها هکردی

چـه ظلمـی در زمین بــرپـاهکردی



ته ضربت کـوه و دل ره زار هکرده

تمومه جــــای جــــاره ، تار هکرده



علـــــــی فـــزت فـــزت سر هـــدائه

تمـــومــه اهلــــه بالـــه ور هـــدائه



بـه هنگامـــــه نماز وه بی گناهــه

قسم خــــرمه کــه قاتل بی وفاهــه



دتر بـــــی بابا بیه ، بــرمــــه کنده

بی بابا اصلــــی چشه خنـــه کنــــده



سیو پیرنه تن شه جمـــه کنـــــده

دل وا پس بیه وه ای برمــه کنـــده



بورین مسجد بوینین چــه تـــی بیه

امیرالمومنین ره ، چــــه تــــی بیه



علــــی شیر خدا ، در خـــون شناور

بمیره دشمنه نامـــــرد و کافـــــــــر



امشو اهـــل و ملائک خـــــــو دنییه

دیگه ماه و ستاره ســــــــو دنییه



افتاب ره طاقت ســـــو ســـــو دنییه

زمین ره دیگــه هیچ آبــــرو دنییه



علــــی لبخند شادی ســـر هـــــدائه

شه قاتل بی گناهــــی ور هـــــدائه



شه عشقه وه خــدای ور هـــداهه

شه دل ره درسی اون ور هــــداهه



حسن و با حسین بـــی بابا بینــــــــه

یتیم و با مصیبت همـــــرا بینــــــــه



دکتر بمـــــو علــــی درمـــون ندارنه

دیگـــه بی بابا کیجا جــــــون ندارنه



چند روز هسه که دل هی غم زنده غم

خشکــه خــاکه زمین هــی نم زنده نم



علــــی نــــــون آور خلـــــه فقیــــرون

شوها زنبیل به دوش شیهه وه بیرون



چند شوهـسه چشم به راهـه علــی نه

هــــــچــــــی انتظــاری کشنـه ، ننه



علـــی بیهه اون زنبیل دوش شــو ها

یــواشکــــــی ، نکنه کسی دونــــــا



علــــی از درد اسیر دل پـــاره بـــــوه

نــــــدا دکتر امید دل پـــــــاره بــــــوه



خـــــله شیر بمــوهــــه علـــی بخره

علــــی بته هـــدین قـــاتل بخـــــــــره



علــــی جــور آدمی تکرار نهــــونه

علــــی جز خداپیش وه خار نهــــونه



چــــــه تــــــی دنیا دلـــه طاقت بسازه

از این درد عظیم راحــــــــــــت بسازه



طاهـــــــــری عشق الله یا علــــــی با

به ســــــوی حــق تعـــــالی یا علی با

***

ترجمه فارسی

شهادت علی (ع)

علی(ع) را صدا بزنم که شیر خدا لقب اوست و شب نوزدهم توسط ابن ملجم ضربت خورد ه است,

به طرف خدای خود حرکت کرد و تمام انس و جن برایش عزاداری می کنند,

می دانست که در این روز و به هنگام و موقع اذان به شهادت می رسد,

و تو ای ابن ملجم هیچ می دانی که چه کسی را به شهادت رساندی که آسمان و زمین همه می گریند,

و مدینه و کوفه از این بابت تنها شده است و برای یک سری آرزو ها این کار را انجام دادی,

و این ضربتی که وارد کردی دلها را نگران کرد و همه جای زمین را در ماتم فرو برد,

علی (ع) بعد از ضربت خوردن صدای فزت سر داده است و تمامی فرشتگان را در کنار خود دید,

به هنگام نماز صبح بود و امیر المومنین بی گناه بود و به خدا قسم می خورم که قاتل بی وفا بود,

دختر علی(ع) از این واقع بسیار گریه می کند و اشکهای زیادی از دیدگانش می چکد,

پیراهن مشکی را به تن می کند و از نبود پدر خیلی گریه می کند,

به طرف مسجد بروید که چه بر سر علی(ع) آمده است ,

علی (ع) با این ضربت در خون شناور است و لعنت بر دشمن کافر که چنین کرده است ,

امشب(شب شهادت) تمامی فرشتگان بیدارند و تمامی ستاره ها و ماه هیچ روشنایی ندارند,

آفتاب هم نمی خواهد طلوع کند و دیگر برای زمین آبرویی وجود ندارد,

علی(ع) از این همه درد لبخند شادی میزند و قاتلش را بیگناه می داند,

و علی(ع) از اهل و عیالش خدا حافظی می کند و به خدای خود فکر می کند,

امام حسن وحسین دیگه بی بابا و تنها شدند,

طبیب برای درمان آمده و دیگه امیدی وجود ندارد و دختر از دوری پدر بیهوش شده است,

چند روزی است که از دوری علی(ع) دلها همه نگران هستند و اشکهای زیادی از چشمها جاری ا ست ,

علی (ع) برای فقیران در هنگام شب نان و غذا پخش می کرد.

و الان چند شبی است فقیران چشم به راه نان و غذا از طرف مولا هستند و هرچه منتظرند مولا نمی آید.

آن مرد زنبیل به دوش مولا بود و این کار را یواشکی انجام می داد.

و علی(ع) از درد زیاد بسیار ضعیف شده است و طبیب دیگه نا امید شده است,

کودکان بینوا شیرهای زیادی برای مولا آوردند و مولا فرمودند شیر را برای قاتلم بفرستید.

مانند علی آدمی وجود ندارد و درمان علی (ع) در نزد خدا می باشد.

چطور دنیا از این غم بزرگ سپری شود و راحت بگذرد,

طاهری در جستجو و حرکت به سوی خدایت علی(ع) را صدا بزن,

***

میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا


نظرات 2 + ارسال نظر
بهروز رها چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1394 ساعت 07:37 ق.ظ http://behroozraha.blogfa.com/

سلام فراوان

علی یارت دوست خوبم


با آرزوی موفقیت

محمدعلی رضاپور(بابل) یکشنبه 1 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:43 ق.ظ http://baboleshgh.blogfa.com

ادامه:
3- تاکهکشان ها
تا کهکشان ها، فرهنگ واره ای ست به شعر، درباره ی هریک از چهارده کهکشانِ پاکی و درباره ی هریک، منظومه و گاه، منظومه هایی در موضوعاتِ عرض ارادت، ولادت و شهادت آمده و چنان که بدیهی ست، تنها به این موضوع آخر درباره ی آخرین ذخیره ی امید، حضرت ولیّ عصر، پرداخته نشده و جز این، درباره ی ایشان سخن بسیار است.
همچنین،در پاسداشت بعضی دیگر از برجستگان مکتب بر حقّ شیعه و نیز مناسبت های ویژه ی مذهبی، سروده هایی تقدیم شده است.
به این امید که نگاه کریمانه ی آن منابع پرفیض نور، نویسنده و خواننده را دریابد.

4- آتشفشانِ ناز
یگانه ی دوران، بی گمان، شایان نازی ست آنچنان؛
و ما ، مردمِ بی دلِ کوهپایه های دل، در همسایگیِ کوهستانِ آسمان سایِ یادش،
به تماشای آتشفشان ناز، سرگرم ایم و دلسوخته .
این نوشته ها و سروده ها، این اشک های روان، خاکستر سان، به پیشگاهِ نازترین آتشفشان؛ ارزانیِ
آتشفشان ناز.
5- نورباران
" نورباران " – که مجموعه ای ست به شعر و نثر عرفانی – یکی از پنج کتابی ست که در سال 1394کوچنمای خورشیدی به چاپ رسانده ام و چهار همزاد دیگر این کتاب عبارت اند از:
" تا کهکشان ها " ( به عنوان فرهنگ واره ای در شعر آیینی ) ، " آتشفشانِ ناز " ( به شعر و داستان درباره ی حضرت آخرین عشق ) ، " صفای محمود " ( در یادبود کربلایی جانباز ، محمود
رمضان نژاد ،و دربردارنده ی سروده هایی به رنگ آسمان) و" نورا-نوینستان"
( دربردارنده ی نو آوری هایی در ادبیات پارسی و انگلیسی ) .
بیش تر مطالب مربوط به هر پنج کتاب مذکور را دیر زمانی ست که فراهم آورده بودم و سرانجام پس از گذشت سال ها و با هزینه ی شخصی خودم آنها را به چاپ رسانده ام.
نخستین و تنها کتابی که پیش از این پنج عنوان ، از این جانب به چاپ رسیده ، " پرواز عشق " نام دارد و مجموعه ای ست به نثر و اندکی شعر که به عنوان اثربرگزیده ی کشوری، به همّت "ستاد اقامه ی نماز" در چهارده سال پیش به چاپ رسیده و نام وبلاگ ادبی – اجتماعی این نویسنده هم از کتاب مذکور
گرفته شده است.
همچنین، دست نوشته هایی چند در خانه دارم که هنوز به خانه ی بخت نرفته اند.
پیام نگاشته هایم در یک کلام، آسمانی کردنِ دقیقه های زمینی ست در حدّ توان قلم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد