هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
مطالب اخیر وبگاه

کلاس آموزش اصول و فنون مداحی  برگزار می گردد 

جمعه ها 

ساعت 9 صبح :نوجوانان

ساعت 10 صبح : بزرگسالان 

آدرس:فریدونکنار - روبروی کوچه اسدی - شهدای 21 - حوزه علمیه حضرت آمنه (س) 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۱۳ دی ۱۳۹۵ |
به امید خدا  بار دیگر  بناست در جوار اهل بیت معصومین باشیم                                                                 به فضل الهی  پنجشنبه 2دی ماه  به کاظمین و بعد کربلا و نجف عزیمت خواهیم کرد

دعاگوی همه شماییم

دعای خیر فراموش نشه

                  



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در چهارشنبه ۱ دی ۱۳۹۵ |
«رثاء» در لغت به معنای گریه کردن برای شخص، ذکر مصیبت او، خوبی ها و محاسنش است که گاه به صورت شعر منظوم خوانده می شود.[1]

ذکر فضایل و مناقب گل های سرسبد عالم خلقت، اهل بیت عصمت و طهارت و اصحاب باوفایشان، و سوگواری برای آنها، سنتی است که پیشینه ی تاریخی اش به عصر رسول خدا(ص) می رسد و از باب «لقد کان لکم فی رسول الله اسو ه حسنه»[2] شایسته است تا از آن بزرگوار تبیعت نموده، کارها و گفتار آن «عقل کل» را سرمشق زندگی خود قرار دهیم.

در منابع عامه و خاصه آمده است: جریان شهادت امام حسین(ع) در حدود بیست مورد به پیامبر گفته شد، که رسول خدا(ص) پس از شنیدن آن سوگواری کردند.[3]

ابن ابی یعفور از امام صادق(ع) روایت کرده است که، روزی رسول خدا(ص) در منزل حضرت فاطمه(س) بودند و حسین(ع)، که طفلی خردسال بود، در دامن ایشان قرار داشت؛ ناگهان حضرت گریه کردند؛ به سجده رفتند، سپس برخاستند و فرمودند:

«ای فاطمه، ای دختر محمد! اکنون خداوند، مرا خطاب کرد که آیا حسین را دوست داری؛ گفتم: آری نور دیده و گل خوش بو و میوه دل من است. فرمود:

ای محمد(ص)، برکت حاصل می شود از مولودی که بر او برکات و رحمت و رضوان من است و لعنت و غضب و عذاب و ذلّت و عقوبت من، بر کسی که او را کشته است و با او دشمنی برمی خیزد. حسین سید شهیدان است از اولین و آخرین در دنیا و آخرت.»[4]

از امام باقر نقل شده است که، هر وقت حسین(ع) نزد پیامبر می آمد، آن حضرت، او را به خود می چسباندند و به امیر مومنان علیه السلام می فرمودند: «او را نگهدار» علی(ع)، حسینش را نگه می داشت و پیامبر او را می بوسید و می گریست. حسین(ع) عرض می کرد: «ای پدر! چرا گریه می کنی؟» رسول خدا فرمود: «فرزندم جای شمشیرها را می بوسم و می گریم».

عرض کرد: «آیا من کشته خواهم شد؟» رسول خدا(ص) فرمود: آری، به خدا قسم، تو و پدر و برادرت کشته خواهید شد.»

گفت: «آیا قبرهای ما از هم دور خواهد بود؟» رسول خدا(ص) فرمود: «بله پسرم». عرض کرد: «از امت شما چه کسانی به زیارت ما می آیند؟» رسول خدا(ص) فرمود: «من و پدرت و برادرت و تو را زیارت نخواهند کرد مگر راست گویان از امت من.»[5]

آنچه از روایات چنین برمی آید؛ آگاهی پیامبران الهی از جریان شهادت سید الشهدا و سوگواری آنهاست. در روایتی آمده است که، نخستین کسی که قاتل حسین بن علی(ع) را لعنت کرد، ابراهیم خلیل الرحمان بوده است.[6] پس از پیامبر نیز، امیر مومنان(ع) و فاطمه زهرا(ع) و امام حسن(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت، برای حسین(ع) و مصایبش اشک ریختند و عزاداری کردند.[7] احادیثی که بر گریه ی آسمان و زمین و تمام مخلوقات در شهادت امام حسین(ع) دلالت دارد بسیارند.[8] که در این مختصر گنجایش نقل آن نیست.

تاریخچه ی مرثیه سرایی در اسلام

مرثیه، گاهی به صورت منظوم می آید. سرودن مرثیه در بین اصحاب رسول خدا(ص) و بسیاری از تابعین، موضوعی رایج و پذیرفته شده بود.

افرادی چون جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن عبدالحمران، سعد بن معاذ و حمزه سید الشهدا، سروده هایی به عنوان «رثا» در برخی از مصایب داشته اند.[9]

با توجه به این نکات و با در نظر گرفتن مراثی سروده شده برای سید الشهدا توسط علمای بزرگ عامه و خاصه، هیچ شک و شبهه ای در مشروعیت مرثیه سرایی باقی نمی ماند.

نخسین رثا

اولین مرثیه، در واقعه ی طف توسط اهل بیت امام (ع) سروده شده و پس از آن «عقبه بن عمرو» که مشهور است در کنار قبر پاک امام حسین(ع) ابیاتی را خوانده است:[10]

مررت علی قبر الحسین بکربلاء

ففاضت علیه من دموعی غزیرها

البته عده ای نیز اولین مرثیه سرا را «سلیمان بن قته» دانسته اند.[11]

ادامه دارد...

 

پی نوشت ها:

[1] . المنجد فی اللغه، در لغت «رثا».

[2] . احزاب (33)، 210.

[3] . مرحوم آیت الله فیروزآبادی، فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج 3، ص 272.

[4] . کامل الزیارات، انتشارات پیام حق، ص 205.

[5] . همان، ص 216، حدیث چهارم؛ نفس المهموم، ص 496.

[6] . همان، ص 206، حدیث دوم؛ خصائص الحسینیه، ص 249.

[7] . کامل الزیارات، باب 23؛ بحارالانوار، ج 45، ص 242.

[8] . همان، باب 26؛ مناقب، ج 4، ص 123.

[9] . عقد الفرید، ج 3، ص 168؛ اسد الغابه، ج 2، ص 299.

[10] . امالی مفید، ص 191، ادب الطف، ج 1، ص 52.

[11] . مروج الذهب، ج 3، ص 64، مناقب، ج 4، ص 117:

مررت علی ابیات ال محمد

فلم ارها امثالها یوم حلت

الم تر ان الشمس اصخت مربضه

لقتل الحسین والبلاد اقشعرت

و کانوا رجاُء ثم اضموا رزیه

لقد عظمت تلک الرزایا و جلت



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ |
 

 ذاکر کربلا در تلگرام     1                                                                                                                                                                                                                             روی لینک کلیک کنید  سپس از مطالب آن استفاده کنید                           https://telegram.me/joinchat/AmwnpD5ZPYqsHhWgVjNzAw

 

 سید عسگری 

شنبه 1 اسفند به مدت 4 شب  ساعت 20 محمودآباد امامزاده قاسم  

دوشنبه 3اسفند 94 ظهر شهادت  دانشگاه مازندران (نمازخانه)  

11   

دوشنبه 3اسفند هیئت متوسلین رسول اکرم فریدونکنار                            

  19اسفند هیئت محبین الزهرا

پنجشنبه 20 اسفند ساعت 20 هیئت ابولفضل سرخرود

جمعه 21 اسفند ساعت 15 حسینیه کارگر محله

1

21اسفند  هیات زوار ابالمهدی(عج) بابلسر 

شنبه 22 اسفند

ساعت 15:30مراسم بزرگداشت شهدای روستای سوته  

 ساعت 19:30 بابلسر  - پایین احمد کلا

ساعت 20:30 مسجد فاطمیه سوته  - مسجد جامع پایین احمد کلا  

سید عسگری 2

یکشنبه  23 اسفند ساعت 10:30 امیرکلا هیئت 14 معصوم 

ساعت 20 محمودآباد  امامزاده قاسم

ساعت 21 بزرگ بیشه محله

دوشنبه 22 اسفند ساعت 20 امامزاده قاسم محمودآباد

سه شنبه 25 اسفند ساعت 19:30 مسجد فاطمیه سوته

ساعت 20:30  هیئت امام حسن مجتبی فریدونکنار

2

           پنجشنبه 27اسفند ساعت 16:30  مراسم سالگرد سردار شهید ابراهیم اسدی

  ساعت 19 (بعد از نماز مغرب و عشا) مسجد جامع درزی نقیب

شنبه 29 اسفند  سفر عتبات عالیات 

پنجشنبه 95/1/26 ساعت 21 دعای کمیل    امامزاده قاسم محمودآّباد

چهارشنبه: 1اردیبهشت ساعت 7:20 خزرشهر - نیروی دریایی 

ساعت 17 کارگر محله 

ساعت 18 سرخرود  مجتمع بهزیستی  فیاض بخش

ساعت 20:30 محمودآباد - عزت آباد 

 y

پنجشنبه 2اردیبهشت  هیئت 5تن آل عبا فریدونکنار

 

دوشنبه 6اردیبهشت ساعت 11 مسجد سجاد فریدونکنار 

ساعت 15 کارگرمحله

ساعت 17 حسینیه ازباران

چهارشنبه  ساعت 21 هیئت 14 معصوم سرخرود 

سفر عتبات عالیات  پنجشنبه 23 اردیبهشت95 

q

پنجشنبه6خرداد دعای کمیل تکیه معصوم زاده  فریدونکنار

شب میلاد امام حسین(ع) هیئت ابولفضل کارگرمحله

شب میلاد حضرت ابولفضل(ع) جشن بزرگ میلاد حضرت  کارگرمحله

14 شعبان ساعت 18 فریدونکنار  - کوچه اسدی  جشن میلاد(فروغی)

شب میلاد حضرت ولیعصر ساعت 23 هیئت منتظران ایثارگران فریدونکنار

روز میلاد ساعت 18 مهلبان  مسجد ولیعصر(مازیار گرجی)

پنجشنبه 6خرداد  دعای کمیل تکیه معصوم زاده فریدونکنار

شب19 رمضان بهنمیر دارابدین ساعت 22

شب 21 و شب 23 مسجد جامع فریدونکنار  ساعت23

 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ |

مپرس از من چرا رنگت پریده

مگو اینک چرا اشکت چکیده

بگو زینب چرا قدت خمیده

چرا ای دخترم مویت سپیده

اگر خواهی بدانی قصه ی من

نظر کن بر دل پر غصّه ی من

حسین از نیزه می تابید بر من

سر او همسفر گردید با من

گهی از غربتم گریید بر من

گهی از قدرتم خندید بر من

به کوفه شور و عشقم بر ملا شد

سرم با چوب محمل آشنا شد



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۹ آذر ۱۳۹۴ |

همه ی مزارها را امام سجاد (علیه السّلام) نشان داد، هر کی علاوه بر حسین (علیه السّلام) روی مزار عزیزش حساسیت دارد، یکی می گه قبر علی اکبرم کجاست؟ یکی می گه قاسمم چی شده؟ ...

اما رباب حرفی نزد چون همه فکر ارباب حسین است، آخر سر امام سجاد (علیه السّلام) یه قبر کوچیک پیدا کردند، شاید رباب گفته باشه، آقا بچه ی من را اینجا آوردید، آخر قبر کوچک بود، ولی نه این قبر عباس (علیه السّلام) است .

یاس ها را جوهر نیلی زدند                              کودکان را یک به یک سیلی زدند

دستی گرفت بر گره ی معجرش و گفت                         راحت بخواب دست به معجر نخورده است



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۹ آذر ۱۳۹۴ |
نویسنده سید پویا در چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۴ |

11                       

 ((مـراسمات دهـــه اول محــرم سید عسگری داداش نژاد))

ظهر ها دانشگاه مازندران - نمازخانه ولیعصر(عج) 

ساعت18 فریدونکنار-شهرک ایثارگران مسجد بقیه الله

ساعت 19 سرخرود - مسجد 14معصوم                                    

ساعت 20 فریدونکنار - روستای سوته- تکیه امام حسین (ع)

ساعت 21:15 محمودآباد - گلزار شهدای آهو محله 

ساعت 22:30 محمودآباد - مهدیه انصارالشهدا(هیئت انصارالشهدا)

جمعه  94/7/17هئیت ابوالفضل عباس (مخیم العباس)  فریدونکنار ، مسجد جامع

 دوشنبه  94/7/20 هیئت دارالقران بزرگ بیشه محله

سشنبه94/7/21 سیاه پوشان ساعت 20 هیئت ابوالفضل العباس (ع) کارگرد محله 

دوشنبه4آبان 13 محرم گلوگاه هیت امام حسین (ع) 

سه شنبه 5آبان ساعت 10 بندر فریدونکنار - ساعت 14:30 حسینیه  

اعظم محمودآّبادساعت 18:30 مسجد قائم آل محمد سرخرود 

چهارشنبه 6آبان ساعت18:30 مسجد جامع گنج افروز بابل 

پنجشنبه ساعت 18:30 مسجد جامع فرم ساعت20 هیئت محبین الزهرا فریدونکنار  

سه شنبه 12آّان مشهدهیئت محبان العباس(ع)  

چهارشنبه 13آبان  هیئت ثارلله مشهد (قاسم آباد) 

پنجشنبه 14آّان هیات انصار الحسین - مشهد خیابان بهجت  

یکشنبه 17آبان  تهران مهرآّاد جنوبی 

جمعه 22آبان بعد نماز مغرب و عشا مسجد امام حسین فریدونکنار  

سه شنبه26آبان ساعت 21 هیئت مکتب القرآن بزرگ بیشه محله 

پنجشنبه 28 آبان ساعت 15 یادواره شهدای ورزشکار شهرستان  

فریدونکنار - سالن ورزشی شهدا

28 آبان 7صفر استان گلستان ،بندر گز  یادواره شهدا  

30آبان کربـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلای معـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلا

سه شنبه 10 آذر  ساعت 10 بابلسر بابل پشت

ساعت 10:30 فریدونکنار مدرسه تربیت 

ساعت 11:30 مدرسه شهید خسروی یادواره شهدای دانش آموز

 سه شنبه 10 آذرشب اربعین 

ساعت 18 فریدونکنار -خ ولیعصر منزل جناب شاه حسینی

حسینیه روستای بنه کنار  ساعت 20

ساعت19:30 مسجد صاحب الزمان (عج) بیشه کلا (یادواره شهدا)

روز اربعین ساعت 10:30 بابلسر درزی نقیب منزل جناب تقی پور

 حوزه علمیه حضرت آمنه(س) فریدونکنار ساعت 16

چهارشنبه 11آذر شام اربعین بنه کنار - منزل جناب آقایی

پنجشنبه 12آذر استان گلستان - شهرستان کردکوی -هیات حسینی سرکلاته

وفات حضرت معصومه (ع)  30/10 هیئت رزمندگان اسلام محمودآّباد

تولد حضرت زینب (س) 24/11 هیئت رزمندگان اسلام محمودآّباد



مربوط به موضوع :
نویسنده سید پویا در چهارشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۴ |

بسم الله الرحمن الرحیم

12

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

fr

السلام علیک یا علی ابن ابیطالب(ع)

d

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و علی انصار ابی عبدالله(ع)

ed

السلام علیکما یا موسی ابن جعفر  و یا محمد ابن علی (ع)

rdf

 به لطف حضرت حق و به عنایت مادرم زهرا (س) باز هم بخت با ما یار بود و راهی سرزمین عشق هستیم

اولین حرکت 30آبان  و دومین حرکت 26آذر ماه 94 

از همه دوستان التماس دعا داریم و از همه طلب  حلالیت می کنم

دعا کنید این دفعه آقام مهدی رو  ببینم ایشالله

اینم کد  مداحی کربلا کربلا  برای وبلاگ

كد را از باكس زير برداريد و در قسمت تنظيمات وبلاگ خود يا در قسمتي دلخواه از قالبتون وارد كنيد.

 


کربلا کربلا  برای دانلود   با ذکر صلولت بر محمد و آل محمد  

 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۲ |
شکر خدا کار «مرگ بر آمریکا» آنقدر ضربه زد که «VOA» یک هفته داشت به این آهنگ می‌پرداخت؛ «BBC» و «من و تو» هم در مورد آن برنامه رفتند و «واشنگتن پست» در مورد آن تحلیل نوشت و این‏ها نشان می‌دهد که کارها دارد درست پیش می‌رود و ضربه‌ خودش را هم به دشمن وارد کرده است.

 

وی اضافه کرد: دوستان، کنسرتی را در برج میلاد برگزار کردند؛ در حالی که من مخالف بودم و گفتم مخاطب من نباید هزینه آنچنانی 80 یا 90 هزار تومانی متحمل شود؛ باید در موسیقی انقلابی هم هیئتی عمل کنیم، یعنی موسیقی حامد زمانی باید شبیه کار هیئت باشد.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ |
احسان و نیکی به والدین در درجه‌ای از مرتبه قرار دارد که خداوند در قرآن آن را بعد از توحید و یکتاپرستی بیان می‌کند: «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»، (نساء، 36) «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» (انعام، 151) با چنین درجه‌ای از اهمیت اگر انسان به پدر و مادر خود احترام نگذارد و یا پیوند خود با آنان را قطع کند دچار عقوبت می‌شود که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود. خدا گسستن پیوند با والدین را نکوهیده و درباره آن تهدید کرده است. کسانی که پدر و مادر خود را تحقیر و به آنان اهانت می‌کنند به سرانجامی بد گرفتار می‌شوند.


در قرآن کریم آمده است: و آن کس که به پدر و مادر خود، آنگاه که او را به پذیرش رستاخیز فرا خواندند، گفت: اف بر شما... اینان کسانی‌اند که آن سخن (وعده عذاب) درباره آنان به حقیقت پیوست، در حالی که در میان امت‌هایی از جنیان و آدمیان هستند که پیش از آنان درگذشتند. قطعا اینان زیانکاراند. (احقاف، آیات 17 و 18) این آیه تنها درباره فرزندان کفرپیشه نیست، بلکه محور آن نکوهش اهانت و تحقیر والدین است، چنان که خدا در آیه‌ای دیگر، این کار را نکوهیده فرموده است: و... به آنان کلمه‌ای ناخوشایند مگوی و با آنان پرخاشگری مکن. (سوره اسراء، آیه 23)


خداوند کسی را که مورد غضب پدر و مادر واقع شده است هر چند هم هر طاعتی هم انجام بدهد، نمی‌بخشد و می‌گوید: هر کاری می‌خواهی بکن که من تو را نمی‌بخشم. (میزان الحکمه، ج10، ص716)موسی (ع) به خدا عرض کرد: «پروردگارا فلان دوست شهیدم کجاست؟ خداوند فرمود: در جهنم است! موسی (ع) عرض کرد خدایا! مگر خودت وعده نداده‌ای که شهدا را به بهشت ببری؟ خداوند فرمود: بله، ولی این شخص مصرّ عقوق والدین بود و من هیچ عملی را از عاق والدین قبول نمی‌کنم.»


امام صادق (ع) فرمودند: پایین‌ترین مرحله عاق والدین شدن، اف گفتن است. اگر خدا چیزی کمتر از اف گفتن نشان می‌داشت، از آن نهی می‌کرد، همچنین فرمودند: هر کس به والدین خود در حالی که به او ستم کرده‌اند با خشم بنگرد خدا نمازش را نمی‌پذیرد. (الکافی، ج 2، ص 349)شدید‌ترین مرحله در عاق والدین شدن، کشتن آنان است. پیامبر (ص) فرمودند: بالا‌تر از هر عقوقی (ستم به والدین) ستمی هست تا اینکه کسی یکی از والدین خود را بکشد و هر‌گاه چنین کرد عقوقی بد‌تر از آن نیست. (الکافی، ج 2، ص 348)


پیامبر (ص) فرمودند: از عاق والدین پرهیز کنید، زیرا بوی بهشت از مسیری هزار ساله استشمام می‌شود، ولی عاق والدین آن را استشمام نمی‌کند. (بحارالانوار، ج71، ص62)بی‌حرمتی به والدین و عاق آنان شدن عواقب سوء دنیوی نیز دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود: کوتاهی عمر یکی از این عواقب است؛ در داستان خضر و موسی علیهماالسلام در آنجا که آن نوجوان را می‌کشد، علت کشتن نوجوان را اینگونه بیان می‌کند: «و اما الغلام فکان ابواه مؤمنین فخشینا ان یرهقهما طغینا و کفرا.» (کهف، 80)


«و اما آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند، ما نخواستم او آن‌ها را به طغیان و کفر وادارد.» از این آیه معلوم می‌شود جایی که فرزند بخاطر آنکه در آینده پدر و مادر خویش را آزار می‌دهد و در برابر آن‌ها طغیان و کفران می‌کند و یا آن‌ها را از راه الهی به در می‌برد، مستحق مرگ است. امام رضا (ع) فرمودند: «خداوند عقوق والدین را حرام کرده، زیرا عاق والدین باعث می‌شود که توفیق اطاعت الهی از او سلب شود.» بر پایه حدیثی قدسی، خدا فرمود: به عزت و جلال و شانم سوگند اگر عاق والدین عبادت همه پیامبران (ع) را انجام دهد از او نمی‌پذیرم. (جامع السعادات، ج2، ص 271)


وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ؛ و آن کس که به پدر و مادر خود گوید اف بر شما آیا به من وعده مى‏دهید که زنده خواهم شد و حال آنکه پیش از من نسل‌ها سپرى [و نابود] شدند و آن دو به [درگاه] خدا زارى مى‏کنند واى بر تو ایمان بیاور وعده [و تهدید] خدا حق است و [لى پسر] پاسخ مى‏دهد این‌ها جز افسانه‏هاى گذشتگان نیست. (احقاف، 17)


از این آیه معلوم می‌شود این فرزند کاملا به پدر و مادر بی‌احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آن‌ها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن می‌کند و می‌فرماید أُوْلَئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ؛ آنان کسانى‏اند که گفتار [خدا] علیه ایشان همراه با امتهایى از جنیان و آدمیان که پیش از آنان روزگار به سر بردند به حقیقت پیوست بى‏گمان آنان زیانکار بودند. (احقاف، 18) بنابر آنچه بیان شد، هیچ احسانی بالا‌تر از احسان به والدین نیست و هیچ گناهی بالا‌تر از عاق آنان شدن نیست به گونه‌ای که نه تنها در دنیا عقوبت سخت به دنبال دارد بلکه در آخرت نیز حتی عبادات تمامی انبیای الهی این گناه را نبخشیده و آدمی را حتی از شمیم بهشت محروم می‌کند



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۲ |
در شأن و منزلت بسم الله همین بس که به فرموده امیرالمومنین امام علی بن ابیطالب سلام الله علیه، اسرار کلام خداوند در قرآن است و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در "بسم الله الرحمن الرحیم" نهفته است.
 گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.
این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.
روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.
وی بعد از این کار به مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.
زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.


مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۲ |
ششم بهمن‌ماه مصادف است با قیام مسلحانه‌ی گروهی از معارضین و افراد ضدانقلاب در آمل با هدف فتنه‌انگیزی علیه انقلاب نوپای اسلامی. در این روز تاریخی مردم آمل با بصیرت و شجاعتی مثال‌زدنی به مبارزه با آنها پرداخته و در كمترین زمان ممكن سركوب‌شان كردند.

آنچه در ادامه می‌‌آید گزیده‌ای از روایت تاریخی «حماسه ششم بهمن مردم آمل» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است كه پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR آن را به مناسبت این روز منتشر می‌كند.

* قضیه ششم بهمن آمل؛ درسی برای امروز و آینده ملت ایران


مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ |

 آیت الله احمد علم الهدی، ظهر شنبه در چهارمین نشست هم اندیشی مداحان و شعرای نخبه اظهار کرد: مداحان باید با شناخت کافی در وادی خدمت گذاری به اهل‌بیت(ع) قدم گذاشته و رسالت و تکلیف خود را به انجام برسانند.

وی بیان کرد: شناخت موقعیت بزرگترین مسئله‌ای است که توجه و درک آن برای مداحان قابل تامل و اهمیت است لذا وظیفه مداح این است که عشق را به سمت اهل بیت(ع) بکشاند و کاری کند که مردم غیر از محبت و عشق ائمه اطهار (ع) چیز دیگری نخواهند.

مداحان الگوی جامعه و مرجع آرمان‌ها هستند

وی عنوان کرد: این افراد هر یک به تنهایی الگوی جامعه و مرجع آرمان و آرزو بوده و در حقیقت واسطه میان مردم و اهل بیت(ع) هستند بنابراین این اقشار باید با شناخت کافی در این وادی رسالت و تکلیف خود را به انجام برسانند.

وی یادآور شد: اینکه مردم تنها محبت و عشق ائمه اطهار را بخواهند و در این مسیر گرایش داشته باشند وظیفه مداحان است البته این کار سخت و دشوار است و به سادگی محقق نمی شود زیرا تا هنگامی که برنامه یک مداح خط‌ساز و فکر آفرین نباشد نمی‌توان عشق به اهل‌بیت(ع) را در میان مردم افزایش داد.

گرایش به سمت ائمه اطهار(ع)

عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: در حال حاضر اغلب مجالس عزاداری و اعیاد احساسی برگزار می‌شود و در این راستا مداحان باید در جهت خط فکری جامعه و گرایش به سمت ائمه اطهار(ع) نقش آفرینی کنند.

آیت الله علم الهدی با اعلام اینکه مداحان باید ماهیت و موقعیت شناسی خود را باور کنند، بیان کرد: اگر این احساس خدمت گذاری و نوکری در میان این افراد وجود داشته باشد مخلصانه و عاشقانه در دستگاه اهل‌بیت(ع) خدمت گذاری می کنند.

دنیای استکبار به دنبال براندازی فرهنگ اهل بیت (ع)

وی با تاکید بر اینکه در حال حاضر تمام دنیا اهل‌بیت عصمت و طهارت را مورد تهاجم قرار داده‌اند، افزود: در چنین شرایطی که دنیای استکبار می‌خواهد فرهنگ اهل بیت(ع) را براندازی کند یک مداح باید رسالت و تکلیف خود را به انجام برساند.

به گفته وی وظیفه مداح این است که هرچه عشق است به سمت اهل بیت (ع) بکشاند و کاری کند که مردم غیر از محبت وعشق ائمه اطهار (ع) چیز دیگری نخواهند.

امام جمعه مشهد تصریح کرد: مستکبران عالم افراد را برای شیعه کشی استخدام می کنند تا علاقمندان ائمه اطهار و امام حسین (ع) را به خاک و خون بکشانند لذا در چنین موقعیتی مداحان باید با درک لازم و کافی با سلاح تبلیغ و ترویج فرهنگ اسلام ناب توطئه‌های دشمنان را خنثی سازند.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ |

 

خدایا ما را به حال خودمان وا مگذار

خودت رو تو دنیا اینطوری حس کن


اگه لحظه ای لطف و رحمت خدا کنارت نباشه ....

سقــــــــــــــــــــــــــــــوط مــــــــــیـــــکــــــنــــــی

صلوات هم مداد هست و هم پاکن؛

حسنه می نویسد

و

گناه پاک می کند.

 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ |
  

مصطفی لعل شاطری: بنابر گواهی روایات، حضرت یوشع بن نون بعد از حضرت موسی (ع) بنی اسرائیل را در سرزمین شام اسکان داد و آن سرزمین را میان آن ها تقسیم نمود و یکی از فرزندان خود را به بعلبک فرستاد و آن فرزندی بود که الیاس (ع)، پیغمبر الهی، از آن به وجود آمد.

پس خداوند متعال الیاس (ع) را بر مردم سرزمین بعلبک مبعوث گردانید، و در آن هنگام پادشاهی در آنجا بود که مردم را گمراه ساخته و همراه با زن فاسد و زناکار خویش مردم را به پرستیدن بتی که آن را «بعل» می نامیدند تشویق و وادار می نمود، به نحوی که در قرآن کریم می خوانیم: بدرستی که الیاس از پیامبران مبعوث شده بود و زمانی که گفت به قوم خود: آیا نمی ترسید از عذاب خداوند؟ آیا می خوانید و می پرستید بعل را و ترک می کنید عبادت بهترین آفرینندگان را؟ خداوند عالمیان که پروردگار شماست و پروردگار پدران گذشته شماست، پس الیاس را تکذیب کردند و سخن او را باور نداشتند. (صافات: آیه 123- 127)




مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ |

اگر خدا از حق محض خود بگذرد از لطف اوست، اما در مورد حق الناس پای دیگری در میان است و اگر او نگذرد، بدون احقاق حق عدالت اجرا نشده است

 

حق الناس از نظر اسلام با عدالت و حكمت الهی رابطه ای تنگاه تنگ دارد و دارای گستره وسیعی می‌باشد. به عبارتی حق الناس در همه ابواب فقه وجود دارد و می‌توان گفت كه بابی از ابواب فقه اسلامی نیست، مگر اینكه مسایل فراوانی در زمینه حق الناس وجود دارد.


 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ |
گروهک تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و "داعش" سر «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده 17 ساله حزب‌الله که در منطقه الغوطه شرقی دمشق به اسارت این گروه تکفیری درآمد از بدن جدا کردند.

شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیری‌های منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیری‏ها درآمد.

براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤال‌های پیاپی تروریست‌ها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

در ویدیویی کوتاه که پایگاه‌های وابسته به تروریست‌ها تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده‌ حزب‌الله منتشر کرده‌اند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:

تروریست‌ تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزب‌الله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه می‌کند سخنی نمی‌گوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر می‌گوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمده‌ام
ــ : به خاطر زینب(س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود می‌پیچد و دو بار آه بلندی می‌کشد
و در پایان وقتی تروریست‌ تکفیری بار دیگر می‌پرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمی‌گوید...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده‌ بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریست‌‌های تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزب‌الله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیری‌های داعش قرار دارد.

خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده می‌شود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب می‌رود. این‌بار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی می‌فرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطره‌‌ای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:

«نوجوان 17 ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش می‌گوید، با توجه به خوابی که دیده‌ام این آخرین ناهاری است که باهم می‌خوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمی‌دهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب می‌بینم که روی سینه‌ام نشسته‌اند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد می‌زنم و آنوقت است که امام حسین(ع) می‌آید و می‌گوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

نامه‌ای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش

فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار می‌ایستم در حالی‌که سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب می‌کنم تا فرشتگان با خون تو بال‌های خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..

فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا می‌گیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره می‌کنید...

به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...

سردار سلیمانی از کدام شهید حزب‌الله سخن گفت؟ + عکس(18+)

می‌خواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...

می‌خواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...

و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...

پسرم قلب من برای تو بی‌تابی می‌کند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...

پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...

منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش می‌زنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ |

شما را سفارش می‌کنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، اعصاب را قوی، خستگی را دور، اخلاق را خوب می‌کند، به روح آرامش می‌بخشد و غم را می‌برد.

٢٠ حدیث از رسول اکرم(ص) درباره ٢٠ خوراکی

Various fruits isolated on the white background


۱- زیتون

روغن زیتون

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله: نِعْمَ الطَّعَامُ الزَّیْتُ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یُصَفِّی اللَّوْنَ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَ یُطْفِئُ الْغَضَب. زیتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، چهره را باز، اعصاب را محکم می‌کند و مرض را می‌برد و خشم را خاموش می‌کند.

مکارم الاخلاق ص ۱۹۰


۲- سیر

سیر

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله: کُلُوا الثّومَ و َتَداوَوا بِهِ فَإِنَّ فیهِ شِفاءً مِن سَبعینَ داءً. سیر بخورید و با آن مداوا کنید، که هفتاد بیماری را شفا می‌دهد.

مکارم الاخلاق ص ۱۸۲
پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: انار را با پیه و پرده‌های نازک روی دانه‌ها بخورید، زیرا معده را ضد عفونی می‌کند

۳- مویز

مویز

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالزَّبِیبِ فَإِنَّهُ یَکْشِفُ الْمِرَّةَ وَ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَشُدُّ الْعَصَبَ وَ یَذْهَبُ بِالْإِعْیَاءِ وَ یُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ یُطَیِّبُ النَّفَسَ وَ یَذْهَبُ بِالْغَم. شما را سفارش می‌کنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، اعصاب را قوی، خستگی را دور، اخلاق را خوب می‌کند، به روح آرامش می‌بخشد و غم را می‌برد.

خصال ص ۳۴۴


۴- خرما در بارداری

Date...

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: أَطْعِمُوا الْمَرْأَةَ فِی شَهْرِهَا الَّتِی تَلِدُ فِیهِ التَّمْرَ فَإِنَّ وَلَدَهَا یَکُونُ حَلِیماً نَقِیّا. به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد شد.

مکارم الأخلاق ص ۱۶۹


۵- خربزه در بارداری

honeydew melon slice

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: ما مِن اِمْرَاَةٍ حامِلَةٍ اَکَلَتِ الْبِطِّیخَ اِلاّ یَکونُ مَولودُها حَسَنَ الْوَجْهِ وَ الْخُلُقِ. هیچ زن بارداری نیست که خربزه بخورد، مگر این که فرزندش زیبا و خوش‌اخلاق می‌گردد.

طب النبی ص ۲۹


۶- کدو

zucchini

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالدُّبّاءِ فَاِنَّهُ یُذَکِّی الْعَقْلَ وَ یَزیدُ فِی الدِّماغِ. کدو بخورید، چرا که عقل را تیز و (کارایی) مغز را زیاد می‌کند.

بحارالانوار (ط-بیروت) ج ۶۳، ص ۲۲۹


۷- کرفس

Celery

پیامبر صلی‌الله علیه و آله لِلاِمامِ الحُسَیْنِ علیه‏السلام: یا بُنَىَّ کُلِ الکَرَفْسَ، فَاِنَّها بَقْلَةُ الاَنْبیاءِ مَغفولٌ عَنْها وَ هُوَ طَعامُ الخَضِرِ وَ اِلْیاسَ وَ الْکَرَفْسُ یَفْتَحُ السُّدَدَ وَ یُذَکِّى الْقَلْبَ وَ یَرِثُ الْحِفْظَ وَ یَطْرُدُ الْجُنونَ وَ الْجُذامَ وَ البَرَصَ وَ الْجُبْنَ. پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله : فرزندم: کرفس بخور، چرا که کرفس سبزى پیامبران است، از آن غفلت شده، خوراک خضر و الیاس علیهماالسلام است. کرفس گرفتگى رگ‏ها را باز مى‏کند، دل را طراوت مى‏بخشد، حافظه را زیاد مى‏کند و دیوانگى، جذام، پیسى و ترس را دور مى‏کند. الفردوس، ج ۵، ص ۳۷۰، ح ۸۴۶۸


۸- گوشت

meat

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: مَنْ تَرَکَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحا ساءَ خُلُقُهُ. مَنْ اَکَلَ اللَّحْمَ اَرْبَعینَ صَباحا، قَسا قَلْبُهُ. هر کس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق می‌شود. هر کس چهل روز گوشت بخورد، سنگدل می‌شود.

بحارالانوار (ط-بیروت) ج ۵۹، ص ۲۹۳ و ۲۹



۹- کاسنی

Succory

پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم: الهِندَباءُ سَیِّدُ البُقولِ. کاسنى، مهتر همه سبزى‏هاست.

المحاسن، جلد ۲، صفحه ۳۱۳، حدیث ۲۰۴۹


۱۰- نمک

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: یا عَلیُّ اِفْتَتِحْ طَعامَکَ بِالْمِلْحِ، فَاِنَّ فیهِ شِفاءً مِنْ سَبْعینَ داءً مِنهَا: الجُنونُ وَ الْجُذامُ وَ الْبَرَصُ وَ وَجَعُ الْحَلْقِ وَ الاْضراسِ وَ وَجَعُ الْبَطْنِ. ای علی! غذای خود را با نمک آغاز کن، چرا که در نمک درمان هفتاد درد است؛ دیوانگی، خوره، پیسی، گلودرد، دندان‌درد و دل درد، از جمله این دردهاست.

وسائل‌الشیعة ج ۲۴، ص ۴۰۶، ح ۳۰۹۰۶


۱۱- کندر

Olibanum_resin

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِاللُّبَانِ فَإِنَّهُ یَمْسَحُ الْحَرَّ مِنَ الْقَلْبِ کَمَا یَمْسَحُ الْإِصْبَعُ الْعَرَقَ عَنِ الْجَبِینِ وَ یَشُدُّ الظَّهْرَ وَ یَزِیدُ فِی الْعَقْلِ وَ یُذَکِّی الذِّهْنَ وَ یَجْلُو الْبَصَرَ وَ یُذْهِبُ النِّسْیَانَ. کندر بخورید؛ زیرا همان‌طور که انگشت، عرق را از پیشانی پاک می‌کند، کندر هم سوزش قلب را می‌برد و کمر را محکم و عقل را زیاد می‌کند و ذهن را ذکاوت و چشم را جلا می‌بخشد و فراموشی را از میان می‌برد.

بحارالانوار (ط-بیروت) ج ۵۹،ص ۲۹۴
پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: هر گاه وارد شهری شدید از پیاز آن جا بخورید؛ زیرا با خوردن پیاز آن شهر از امراض عمومی آنجا در امان هستید

۱۲- خربزه

honeydew melon

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: عَلَیْکُمْ بِالبِطّیخِ، فَاِنَّ فیهِ عَشْرَ خِصالٍ: هُوَ طَعامٌ وَ شَرابٌ وَ اُشْنانٌ وَ رَیحانٌ وَ یَغْسِلُ الْمَثانَةَ وَ یَغْسِلُ الْبَطْنَ وَ یَکْثِرُ ماءَ الظَّهْرِ وَ یَزیدُ فِی الْجماعِ وَ یَقْطَعُ البُرودَةَ وَ یُنَقِّی الْبَشَرَةَ. خربزه بخورید، چرا که ده خاصیت دارد: غذاست، آب است، شستشو دهنده و خوش‌بو کننده است، مثانه را می‌شوید، آب کمر را زیاد می‌کند، بر نیروی هم‌بستری می‌افزاید، سردی مزاج را می‌بَرَد و پوست را شاداب می‌کند.

مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ج ۱۶، ص ۴۱۱،ح ۲۰۳۷۳
انجیر


۱۳- انجیر

انجیر

پیامبر صلی‌الله علیه و آله: کُلُوا التّینَ الرَّطْبَ وَ الْیابِسَ فَاِنَّهُ یَزیدُ فِی الجِماعِ وَ یَقْطَعُ الْبَواسیرَ وَ یَنْفَعُ مِنَ النِّقْرِسِ, و الاِبرِدَةِ؛ انجیر تازه و خشک بخورید، چرا که قدرت هم‌بستری را زیاد، بواسیر را ریشه کن می‌کند و برای نِقرِس و سردی مزاج مفید است.

مکارم الاخلاق ص ۱۷۴


۱۴- عدس

عدس

رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله: یا عَلیُّ عَلَیکَ بِالعَدَسِ فَإِنَّهُ مُبارَکٌ مُقَدَّسٌ وَ هُوَ یُرِقُّ القَلبَ و َیُکثِرُ الدَّمعَةَ و َإِنَّهُ بارَکَ عَلَیهِ سَبعونَ نَبیّا. ای علی تو را سفارش می‌کنم به خوردن عدس، زیرا مبارک و پاک است، قلب را رقیق و اشک را زیاد می‌کند و هفتاد پیامبر پیوسته از آن استفاده می‌کردند.

وسایل الشیعه ج ۲۵، ص ۱۲۹، ح ۳۱۴۱۴


۱۵- پیاز

قال رسول‌الله – صلی‌الله علیه و آله -: إذا دَخَلْتُمْ بِلاداً فَکُلُوا مِنْ بَصَلِها یَطْرُدُ عَنْکُمْ وَباها. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: هر گاه وارد شهری شدید از پیاز آن جا بخورید؛ زیرا با خوردن پیاز آن شهر از امراض عمومی آنجا در امان هستید.

وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ح ۱

به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او

بردبار و پرهیزکار خواهد شد

۱۶- انار

انار

قال النَّبِیُّ – صلی‌الله علیه و آله -: کُلُوا الرُّمّانَ بِشَحْمِهِ فَإنَّهُ دَبّاغٍ لِلْمعْدَةِ. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: انار را با پیه و پرده‌های نازک روی دانه‌ها بخورید، زیرا معده را ضد عفونی می‌کند.

وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ح ۳۹


۱۷- خرما

خرما

قال رسول‌الله – صلی‌الله علیه و آله -: کُلُوا التَّمْرَ عَلَی الرّیق فَإنَّهُ یَقْتُلُ الدُّودَ. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: در حال ناشتا خرما بخورید، زیرا کرم و انگل‌های (روده و معده) را می‌کشد.

مکارم الاخلاق، ص ۱۷۴


۱۸- سیب

سیب

قال النَّبِیُّ – صلی‌الله علیه و آله -: کُلُوا التُّفاحَ عَلَی الرّیقِ فَإنَّهُ نَصُوحُ المِعدَةِ. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: سیب را در حال ناشتا بخورید، زیرا معده را پاکیزه می‌گرداند.

مکارم الاخلاق، ص ۱۷۹


۱۹- کاهو

کاهو

قال رسول‌الله – صلی‌الله علیه و آله -: کُلِ الْخَسْ، فَاِنَّهُ یُورِثُ النُّعاسَ وَ یَهْضِمُ الطَّعامَ. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: کاهو بخورید؛ زیرا کاهو خواب‌آور است و غذا را زودهضم می‌کند.

مکارم الاخلاق، ص ۱۹۰


۲۰- حلیم

حلیم با گوشت

قال النَّبِیُّ – صلی‌الله علیه و آله -: نَزَلَ عَلَیَّ جبریل – علیه‌السلام – فَأمَرنی بِأکْلِ الْهَریسة لأشُدَّ ظَهْری وَ اُقَوِّیَ بِها عَلی عِبادَةِ رَبّی. پیامبر اکرم – صلی‌الله علیه و آله – فرمود: جبرئیل – علیه‌السلام – بر من نازل شد و امر نمود که هریسه (حلیم) بخورم تا قدرت و نیرویم برای عبادت پروردگار افزون گردد.

مکارم الاخلاق، ص ۱۶۸



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۲ |


معجزات زمان تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیشتر و عجیب‌تر از اتفاقات رخ داده در زمان دیگر انبیا علیهم السلام است تا اینکه مردم را با این معجزات و امور خارق‌العاده آماده پذیرش امانت مهم الهی کنند.
هم زمان با تولد و کودکى هر پیامبری، معجزات و امور خارق‌العاده‌ای در جهان اتفاق می‌افتد که هدف از آن، آماده ساختن مردم براى پذیرش ادعاى بعدى آن پیامبر است.
به عنوان مثال زمانی که حضرت موسى علیه السلام متولد شد خداوند متعال به مادرش وحی کرد که او را روى تخته‏اى بگذارد و به آب اندازد و او چنین کرد و خداوند، موسى علیه السلام را در حمایت فرعون که هزاران کودک را از ترس متولد شدن موسى علیه السلام کشته بود پرورش داد و این یک امر خارق العاده محسوب می شود.
یعنی کسی که دستور داده بود همه فرزندان متولد شده پسر را بکشند به راحتی پرورش این پسر از آب گرفته شده را به عهده گرفت و در دامان خود، دشمن خود را پرورش داد.
یا مثلا حضرت عیسى علیه السلام بدون پدر متولد شد و در حالى که هنوز در گهواره بود با زبان فصیحى سخن گفت و از آینده خبر داد و این مساله معجزه ایشان در زمان نوزادی بود.
به این امور یعنی به معجزاتی که قبل و هنگام تولد هر پیغمبری اتفاق می‌افتد (اِرهاص) می گویند.
توضیح بیشتر اینکه (ارهاص) در لغت به معناى آماده ساختن و محکم کردن است، و در اصطلاح، وقوع کارهاى خارق العاده‏اى است که قبل از تولد، هنگام تولد و پیش از ادعاى نبوت از سوى پیامبر، انجام مى‏گیرد.
چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بزرگترین پیامبر خداوند است که بر بشریت نازل شده و شریعت آن حضرت، کاملترین شریعت الهی است، و از طرفی دیگر این شریعت کامل خداوندی تا قیامت زنده و پویا خواهد ماند و آخرین و کاملترین عقاید، اخلاق و احکام را به همراه دارد لذا معجزات و ارهاصات زمان تولد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیشتر و عجیب تر از ارهاصات دیگر انبیا بوده تا اینکه مردم را با این معجزات و امور خارق العاده آماده پذیرش امانت مهم الهی کنند.
با این توضیح روشن شد که هدف مهم (اِرهاص) آماده کردن مردم برای پذیرش نبوت پیامبری است که قرار است متولد شود.
مهمترین ارهاصاتی که قبل از تولد و همچنین هنگام تولد پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله اتفاق افتاد – مطابق چند روایت نقل شده از حضرت امیر المومنین علی علیه السلام و امام صادق علیه السلام چنین است:

۱- واقعه اصحاب فیل و دفاع پرندگان از کعبه
اصل داستان آن چنان مشهور است که در ردیف اخبار متواتر قرار گرفته که آن را طبق روایات معروف که از (سیره ابن هشام)، (بلوغ الارب)، (بحار الانوار) و (مجمع البیان) مى‏آوریم:
(ابرهه) تصمیم گرفت خانه (کعبه) را به کلى ویران سازد، لذا با لشگر عظیمى که بعضى از سوارانش از (فیل) استفاده مى‏کردند عازم (مکّه) شد. هنگامى که نزدیک (مکّه) رسید کسانى را فرستاد تا شتران و اموال اهل (مکّه) را به غارت آورند، و در این میان، دویست شتر از (عبدالمطلب) غارت شد.
(ابرهه) کسى را به (مکّه) فرستاد و به او گفت: بزرگ (مکّه) را پیدا کند، و به او بگوید: (ابرهه) پادشاه (یمن) مى‏گوید: من براى جنگ نیامده‏ام، تنها براى این آمده‏ام که این خانه کعبه را ویران کنم، اگر شما دست به جنگ نبرید، نیازى به ریختن خونتان ندارم!
فرستاده (ابرهه) وارد (مکّه) شد و از رئیس و شریف (مکّه) جستجو کرد، همه، (عبدالمطلب) را به او نشان دادند، ماجرا را نزد (عبدالمطلب) بازگو کرد، (عبدالمطلب) نیز گفت: ما توانائى جنگ با شما را نداریم، و اما خانه کعبه را، خداوند خودش حفظ مى‏کند.
فرستاده (ابرهه) به (عبدالمطلب) گفت: باید با من نزد او بیائى، هنگامى که (عبدالمطلب) نزد (ابرهه) رسید، او سخت تحت تأثیر قامت بلند و قیافه جذاب و ابهت فوق العاده (عبدالمطلب) قرار گرفت، تا آنجا که (ابرهه) براى احترام او از جا برخاست، روى زمین نشست، و (عبدالمطلب) را در کنار دست خود جاى داد؛ زیرا نمى‏خواست او را روى تخت در کنار خود بنشاند، سپس به مترجمش گفت: از او بپرس حاجت تو چیست؟!
به مترجم گفت: حاجتم این است که دویست شتر را از من به غارت برده‏اند، دستور دهید اموالم را بازگردانند.
(ابرهه) سخت از این تقاضا تعجب کرد و به مترجمش گفت: به او بگو: هنگامى که تو را دیدم عظمتى از تو در دلم جاى گرفت، اما این سخن را که گفتى در نظرم کوچک شدى، تو درباره دویست شترت سخن مى‏گوئى، اما درباره (کعبه) که دین تو و اجداد تو است و من براى ویرانیش آمده‏ام، مطلقاً سخنى نمى‏گوئى؟!
(عبدالمطلب) گفت: (من صاحب شترانم، و این خانه صاحبى دارد که از آن دفاع مى‏کند) (این سخن، (ابرهه) را تکان داد و در فکر فرو رفت). (عبدالمطلب) به (مکّه) آمد، و به مردم اطلاع داد: به کوه‏هاى اطراف پناهنده شوند، و خودش با جمعى کنار خانه کعبه آمد تا دعا کند و یارى طلبد.
سپس (عبدالمطلب) به یکى از دره‏هاى اطراف (مکّه) آمد و در آنجا با جمعى از (قریش) پناه گرفت، و به یکى از فرزندانش دستور داد: بالاى کوه (ابو قبیس) برود، ببیند چه خبر مى‏شود.
فرزندش به سرعت نزد پدر آمده، گفت: پدر! ابرى سیاه از ناحیه دریا (دریاى احمر) به چشم مى‏خورد که به سوى سرزمین ما مى‏آید، (عبدالمطلب) خرسند شد، صدا زد: (اى جمعیت قریش! به منزل‏هاى خود بازگردید که نصرت الهى به‏ سراغ شما آمد)
از سوى دیگر، (ابرهه) سوار بر (فیل) با لشگر انبوهش براى درهم کوبیدن کعبه از کوه‏هاى اطراف سرازیر (مکّه) شد، ولى هر چه بر (فیل) خود فشار مى‏آورد پیش نمى‏رفت، اما هنگامى که سر او را به سوى (یمن) باز مى‏گرداند، به سرعت حرکت مى‏کرد، (ابرهه) از این ماجرا سخت متعجب شد و در حیرت فرو رفت.
در این هنگام، پرندگانى از سوى دریا فرا رسیدند، همانند پرستوها و هر یک از آنها سه عدد سنگریزه با خود همراه داشت، یکى به منقار و دو تا در پنجه‏ها، تقریباً به اندازه نخود، این سنگریزه‏ها را بر سر لشگریان (ابرهه) فرو ریختند، به هر کدام از آنها اصابت مى‏کرد هلاک مى‏شد، سنگریزه‏ها به هر جاى بدن آنها مى‏خورد، سوراخ مى‏کرد و از طرف مقابل خارج مى‏شد.
وحشت عجیبى بر تمام لشگر (ابرهه) سایه افکند، آنها که زنده مانده بودند پا به فرار گذاشتند، و راه (یمن) را سؤال مى‏کردند که بازگردند، ولى پیوسته در وسط جاده مانند برگ خزان به زمین مى‏ریختند.
خود (ابرهه) نیز مورد اصابت سنگى واقع شد و مجروح گشت، و او را به (صنعاء) (پایتخت یمن) بازگرداندند و در آنجا از دنیا رفت.
در همین سال بود که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تولد یافت، و جهان به نور وجودش روشن شد.
لازم به ذکر است که اهمیت این حادثه بزرگ به قدرى بود که آن سال را (عام الفیل) (سال فیل) نامیدند و مبدأ تاریخ عرب شناخته شد.
۲- از امام صادق علیه السلام روایت شده است که ابلیس تا هفت آسمان بالا مى‌رفت و (مسائل غیبی را) گوش مى‌داد و اخبار آسمان‌ها را مى‌شنید، وقتی حضرت عیسى علیه السلام متولد شد او را از سه آسمان منع کردند و (بعد از آن) تا چهار آسمان بالا مى‌رفت و چون حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله متولد شد او را از همه آسمان‌ها منع کردند و شیاطین را با تیرهاى شهاب از درهای آسمان‌ها راندند.
(این جریان برای شیاطین و جنیان عجیب بود و دنبال علت آن می‌‌گشتند تا اینکه فهمیدند پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله متولد شده است.)
۳- صبح روزی که حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله متولّد شد، همه بتهای عالم به رو بر زمین افتادند.
۴- در آن روز ایوان کسرى یعنى پادشاه عجم لرزید و چهارده کنگره آن افتاد.
۵- در آن روز دریاچه ساوه ـ که سالها آن را مى پرستیدند ـ فرو رفت و خشک شد.
۶- وادى سماوه ـ که سال‌ها کسى آب در آن ندیده بود ـ آب در آن جارى شد.
۷- آتشکده فارس ـ که هزار سال خاموش نشده بود ـ در آن شب خاموش شد.
۸- طاق کسرى از میانش شکست و دو قطعه شد.
۹- نورى در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گردید تا اینکه به مشرق رسید.
۱۰- در آن صبح، تخت همه پادشاهان وقت، سرنگون شده بود.
۱۱- در آن روز، همه پـادشاهان وقت، لال شده بودند و نمى توانستند سخن بگویند.
۱۲- در آن روز، علم کاهنان از بین رفت و سِحر ساحران باطل شد.
۱۳- حضرت آمنه علیها السلام مادر گرامی حضرت رسول صلی الله علیه و آله گفت: والله که چـون پسرم متولد شد، دستهایش را بر زمین گذاشت و سر به سوى آسمان بلند کرد و به اطراف نظر کرد پس از او نورى ساطع شد که همه چیز را روشن کرد و به سبب آن نور، قصرهاى شام را دیدم و در میان آن روشنى، صدائى شنیدم که مى گفت: بهترین مردم را به دنیا آوردی، پس او را (محمّد) نام کن.
۱۴- در روایت وارد شده که شیطان در میان فرزندان خود فریاد زد تا همه نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز ترا اینچنین پریشان کرده است؟ گفت: واى بر شما! از اوّل شب تا به حال احوال آسمان و زمین را متغیّر مى‌یابم، حادثه عظیمى در زمین واقع شده است که از وقتی که عیسى علیه السلام به آسمان رفته، مثل آن واقع نشده است، بروید و بگردید و تفحّص کنید که چه امر غریب حادث شده است؛
پـس متفرّق شدند و گردیدند و برگشتند و گفتند: چیزى نیافتیم. شیطان گفت که تحقیق این امر، کار من است. پس در دنیا جولان کرد تا به حرم (محدوده حرم در سرزمین وحی که بدون احرام نمی شود وارد آنجا شد) رسید، دید که ملائکه اطراف حرم را گرفته‌اند، چـون خواست که داخل شود ملائکه بانگ بر او زدند پس برگشت و مانند گنجشکى کوچک شده و از جانب کوه حِرى داخل شد، جبرئیل گفت: برگرد اى ملعون! گـفت: اى جبرئیل، سؤالی دارم، بگو امشب چـه اتفاقی افتاده؟ جبرئیل گفت: محمّد صلی الله علیه و آله ، بهترین پیغمبران، امشب، متولّد شده است. پـرسید که آیا مرا در او بهره اى هست؟ گفت: نه، پرسید که آیا در امّت او بهره دارم؟ گفت: بلى، ابلیس گفت: راضى شدم.
۱۵- از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت شده است که همه دنیا در آن شب روشن شد و هر سنگ و کلوخ و درختى خندید و هر آنچه در آسمان‌ها و زمین بود خدا را تسبیح گفت.

منابع:
فرهنگ معارف اسلامی، سید جعفر سجادی، ماده ارهاص
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، علامه حلی، ص ۵۹۳
تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲۷، تفسیر سوره فیل
منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، قسمت معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
تفسیر کوثر، یعقوب جعفری، ج ۳، ص



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ |
نشریه فارن پالسیمی در گزارشي نوشت: سیاست گذاران نیز مانند هر شخص دیگری از ستارگان سینما و مد لذت می برند اما با توجه به دو فیلمی که با مرکزیت به چالش کشیدن مناقشات سیاست بین الملل، نامزد اسکار شده اند، این افراد مشوق بیشتری برای حضور در عرصه سینما یافته اند.



چندان متداول نیست که فیلم های هالیودی جست و جو یا تحقیق و تفحص از مقامات سنا را موجب شوند اما صحنه هایی از فیلم 30 دقیقه بامداد به عنوان یکی از نامزدهای جایزه اسکار، به شدت به استفاده از شکنجه جهت کسب اطلاعات ارزشمندی که منجر به کشته شدن اسامه بن لادن شد، اشاره دارد و همین امر بحث هایی در مورد شیوه بازجویی در دوره جورج دابلیو بوش را به راه انداخته است. برخی نزدیکان به جریان اهدای جایزه اسکار می گویند مباحث جنجالی که در مورد شکنجه باعث شده شانس عمومی این فیلم برای بردن جایزه اسکار را تحلیل برده است.

ضمن اینکه فیلم آرگو با داستان مقابله آمریکا با اسلام گرایان بحث هایی را در ایران که بخش عمده فیلم به آن اختصاص دارد، به راه انداخته است. هفته گذشته بود که فیلم بن افلک در کنفرانس هالیوودیسم تهران به عنوان فیلمی ضدایرانی و همچنین تلاشی برای نشان دادن حمایت آمریکا از جنگ علیه ایران تفسیر شد.

سخت است نقد این فیلم از سوی ایران جدی گرفته شود، اما سوال بزرگی که در این میان مطرح شده قابل توجه است. آیا هالیوود دارای موضع سیاست خارجی مشخصی است؟ آیا نگاهی به مضمون بین المللی فیلم هایی که طی سال ها مورد توجه این آکادمی قرار گرفته می تواند درک روشنی از یک ایدئولوژی ارائه دهد؟

برای بسیاری پاسخ این سوال مشخص است. از روزهای نخست فعالیت «کمیته فعالیت های ضد آمریکایی»، هالیوود هدف منتقدان محافظه کاری قرار گرفته که دستور کار آن را ضد آمریکایی و به شدت چپ گرا بودن می دانند. اگر واقعاً چنین دستور کاری وجود داشته باشد، سخت است که آن را در فیلمی مانند «انتقام جویان» محصول سال 2012 که در آن ابرقهرمانان آمریکایی جهان را از دست بیگانگان نجات می دهند و به عنوان یکی از موفق ترین فیلم های هالیوود خوانده شد، پیدا کرد.

اما منصفانه است اگر بگوییم فیلم هایی که نامزد اسکار می شوند از یک طرف طیف سیاسی می آیند. از فیلم های ویتنامی مانند «اینک آخرالزمان» و «غلاف تمام فلزی» تا روند رو به رشد فیلم های مربوط به جنگ عراق مانند «منطقه سبز» و «مهلکه» که جایزه بهترین فیلم اسکار سال 2009 را به خود اختصاص داد، مشهورترین فیلم ها با نگاهی منتقدانه به جنگ های آمریکا ساخته شده اند و اغلب انگیزه مقامات ارشد آمریکایی را به چالش کشیده و به ارزیابی اثرات روانی این جنگ ها بر مردمی که مقابل آنها قرار داشته اند، پرداخته شده است. از شخصیت سرهنگ در فیلم «چند آدم خوب» جک نیکلسون تا بی کفایتی مقامات رسمی در فیلم «سه پادشاه»، ارتش و نظامیان در فیلمی که در مورد یک جنگ واقعی و نه حمله بیگانگان ساخته می شود، چندان مثبت به نمایش درنمی آیند.

هالیوود در فیلم های خود، چه تبانی با کمونیست ها باشد (کاندیدای منچوری) چه ضرب و شتم با مردم خودشان (نگاه متغیر) یا ترتیب دادن یک جنگ برای سرپوش گذاشتن برای ناشایستگی یک رئیس جمهور (سگ را بجنبان)، دیدی مبهم از سیاست گذاران و دیپلمات های آمریکایی ارائه می دهد.

این شک و تردیدها در توصیفاتی که از تروریسم در فیلم های پس از 11 سپتامبر ساخته شده نیز دیده می شود. برای مثال فیلم «مونیخ» از استیون اسپیلبرگ را نمی توان با صراحت کامل متهم به همدردی با جهادگران دانست اما این فیلم روندی دمدمی در مورد اصول اخلاقی مقابله با تروریسم را ارائه می دهد که منجر به انتقاداتی از سوی لئون ویستلیر، سردبیر ادبی مجله آمریکایی نیو ریپابلیک می شود مبنی بر این که میان جاسوسان اسرائیلی و تروریست های فلسطینی که آنها قصد شکارشان را داشتند؛ تعادل برقرار می شود.

بحث در مورد درستی داستان 30 دقیقه بامداد و مسئله شکنجه، این فیلم را متوجه انتقادات مشابهی می کند: فیلمی که بی شک جنبه شریرانه و زیانبار تروریسم را به تصویر می کشد و همچنین این سوال را مطرح می کند که یک جامعه در قربانی کردن اصول اخلاقی خود برای جلوگیری از تروریسم، چه چیزهایی را از دست می دهد.

اما تنها به این دلیل که هالیوود گرایشی دمدمی نسبت به قدرت آمریکا در جهان دارد، بدان معنا نیست که خارجیان از تعریفی دلسوزانه برخوردار می شوند. پیام اصلی فیلم های هالیوود که به سوی سیاست خارجی آمریکا گرایش دارد، این است که جهان مکانی ترسناک است که به خوبی از آن اجتناب شده است.

آرگو جدیدترین فیلمی است که نوعی انزواطلبی لیبرال را در خود دارد و زمانیکه لنز دوربین خود را به آن سوی مرزها می کشاند، سعی دارد هالیوود را رهبری کند. آرگو در مقایسه با فیلم 30 دقیقه بامداد، فیلمی به مراتب امن تر است؛ فیلمی که به شکلی مبهم سیاسی است بدون آنکه حاوی مسائلی باشد که آمریکایی ها آن را توهین آمیز تلقی کنند. و برخلاف چین، ایران آنقدر در هالیوود نفوذ ندارد که بتواند یک فیلم سینمایی را پیش از اکران بار دیگر ادیت کند.

سوال دیگری که مطرح می شود این است که آیا وابستگی روز افزون هالیوود به تماشاگران بین المللی می تواند بر نوع داستان هایی که در آن به فیلم تبدیل می شوند، تاثیر بگذارد. شاید در آینده ای نزدیک این آکادمی آمادگی بیابد که فیلمی در اینباره ارائه دهد که آمریکا جایی در جهان است که سیارات دیگر نیز نقش دارند.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ |
 اخيرا کيليپي در فضاي مجازي منتشر شده که نشان مي دهد يکي از فرماندهان تکفيري در حال توهين به پيامبر اکرم اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) است.

در اين کيليپ "زهران علوش" رهبر تروریست های "الجبهه الاسلامیه" ديده مي شود. او در اظهارات خود همچنين عليه مذهب اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام نيز مطالبي بيان کرده است.

گفتني است، "زهران علوش" که از مدافعان سرسخت انديشه هاي شبکه تروريستي القاعده به شمار مي رود، و ادعا دارند که زير شعار حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) عليه "ظلم" مبارزه مي کنند، در اين کيليپ رسما گفته: پیامبر ما "ابو سفیان" است نه [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم].

وي در ادامه اين اظهارات، گفت: [حضرت] محمد [صلی الله علیه و آله و سلم] فقط یک مدعی است.

شايان ذکر است، به نظر مي رسد با انتشار گسترده این کيليپ، بر همگان ثابت خواهد شد که اعتقادات این گروهک هاي تکفيري تا چه اندازه انحراف دارد و شباهت بسيار زيادي به شبکه تروريستي القاعده دارند.


مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ |
 حدود دو هفته پیش خبری در رسانه های داخلی جمهوری اسلامی ایران منتشر شد مبنی درگیر شدن "محمود کریمی" مداح سرشناس اهل بیت علیهم السلام با چند نفر در اتوبان شهید بابایی، در شمال تهران.

در طول این دو هفته، اخبار و گزارش های بسیار زیادی در این مورد منتشر شد که زوایای پیدا و پنهان آن را فاش و بسیاری از جزئیات آن ماجرا را نمایان ساخت.

در این مطلب، هدف پرداختن به درستی یا نادرستی، واقعیت و یا دروغی بودن آن ماجرا نیست، بلکه جا دارد به چند نکته نیز توجه شود. اما پیش از بیان این نکات، دانستن این داستانی کوتاه برای روشن تر شدن ماجرا، خالی از لطف نیست.

"روزی یکی از اساتید روش شناسی دانشگاه، در جلسه اول کلاس از شاگردان خود خواست از کلاس بیرون روند و تک تک در کلاس حاضر شوند به طوری که پس از دیدار با استاد، شاگردان همدیگر را ملاقات نمی کردند.

استاد با همه شاگردان به طور جداگانه دیدار کرد و سپس همگی را در کلاس گردهم آورد و از هر کدام از آنان خواست که مضمون سخنانی که برایشان بیان کرده بود را مقابل دیگر دانشجویان بازگو کند.

هر یک از دانشجویان مطلبی را بیان کرد. سپس استاد در پایان کلاس با لبخندی گفت: من به همه شما مطلب مشابهی را بیان کردم اما هر یک از شما به گونه ای و از زاویه ای خاص به آن پرداختید و بسته به برداشتتان از سخنان بنده، حرف ها را بیان کردید. این یعنی رهیافت های گوناگون به موضوع و برداشت های متفاوت از یک مطلب. همه شاگردان خندیدند و کلاس «روش شناسی» به پایان رسید."

اما نکاتی که باید در ماجرای محمود کریمی عنوان شود، به شرح ذیل است:

1- با توجه به داستان فوق، اگر مقصود کشف حقیقت باشد، رهیافت ها متفاوت خواهد بود اما اگر در بیان واقعیت غرض ورزی وجود داشته باشد، حقیقت در مسلخ دروغ گویی قرار خواهد گرفت.

2- کشف حقیقت، امری واجب و بر عهده قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران است تا واقعیت برای افکار عمومی نیز روشن گردد و از هرگونه شائبه ای در این باره دور شوند.

3- باید توجه داشت که حاضرین در آن حادثه چند نفر بوده اند و چه کسانی با چه نگاه و رویکردی، ماجرا را شرح می دهند.

4- بر فرض واقعیت این ماجرا، مداح یا هر شخصیت دیگری قبل از هر چیز یک انسان ممکن الخطاست و نه جایز الخطا. یعنی انسان ممکن است اشتباه کند و دچار خطا شود اما اصل بر این است که از اشتباه و خطا دوری و پرهیز کند و آن را جایز نداند.

5- خطای بزرگ که از بزرگ ترین خطاها به شمار می رود این است که ما اشتباه یک فرد خاصی را به ائمه اطهار علیهم السلام نسبت دهیم، و یا اجازه دهیم که دیگران (دشمنان اهل بیت) از این ماجرا علیه ائمه علیهم السلام سوء استفاده کنند.

6- اگر ثابت شود که محمود کریمی در این ماجرا مقصر نبوده، این پرسش مطرح می شود که چگونه می توان آبروی ریخته شده وی، باز گردانده شود. اما اگر ثابت شود که او مقصر و خطاکار بوده، بنا بر تمامی مفروضات دینی و شرعی، به تناسب جرم ارتکاب یافته، وی باید مجازات شود و پس از مجازات به نص صریح دین اسلامی او از آن جرم پاک خواهد شد. اما چگونه می توان ظلمی که بیش از حد مجازات بوده است (نسبت دروغ و هتک حرمت و شخصیت) را جبران نمود؟!

7- باید توجه شود که مسئول خطا یا اشتباه هر فردی بر عهده خود آن فرد است و نه نسبتی که به آن دارد لذا اگر هم محمود کریمی خطا یا اشتباهی مرتکب شده، خودش مسئول آن است و نه ائمه اطهار علیهم السلام و مکتب تشیع.
منبع:شیعه نیوز


مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ |
سخنان تهدید آمیز سرتیپ "فاضل برواری" فرماندهی نیروهای ویژه عراق در مبارزه با تروریسم خطاب به سعودی، بازتاب گسترده ای در رسانه های محلی و شبکه های اجتماعی اینترنتی مانند "فیس بوک، و تویتر " داشته است.

فاضل برواری در سخنانی تهدید آمیز درصفحه اجتماعی فیس بوک گفته است: اگر سعودی به مقدسات ما در کربلا حمله کند یا اینکه به فکر اشغال یک وجب از خاک عراق باشد ما نماز ظهر را در بقیع خواهیم خواند. برواری در واکنش به قتل چهار سرباز توسط تروریست ها در الانبار تهدید کرد در مقابل جان این چهار سرباز، چهارهزار نفر از داعش را خواهیم کشت ، در همین راستا نیروهای امنیتی عراق شیخ عشیره "البوفراج" که مشکوک به دست داشتن در این ماجراست را دستگیر کرده اند.

خانواده این چهار سرباز از حکومت خواسته اند این شیخ را آزاد نکند و به مجازاتش رسیدگی نماید و انتقام شهدا را بگیرد.شایان ذکر است که "فاضل برواری" چندی پیش نیز در صفحه شخصی اش در فیسبوک نوشت: تعداد انتحاری طلب های عرب از ملیت های مختلف که به عراق سفر کردند و خود را در این کشور منفجر کردند، به بیش از چهار هزار نفر رسیده است؛ در بین این افراد ، سعودی بیشترین تعداد انتحاری و در صدر قرار دارد.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ |
عده ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است نه اصلا اینطور نبود بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (علیه السلام) ننویسم.



"جرج جرداق" مسیحی مورخ و شخصیتی سرشناس است که چهار دهه از عمر خود را صرف مطالعه و تحقیق در مورد- به تعبیر خودش-  یکی از برجسته ترین شخصیت های جهانی یعنی امام الموحدین حضرت علی علیه السلام کرده است. حاصل تحقیقات وی چندین جلد کتاب ارزشمند در مورد شخصیت امام علی (علیه السلام) است.



 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۲ |

چهارشنبه شب گذشته در یکی از مانتو فروشی های معروف خیابان هفت تیر تهران که شعب دیگری نیز در سطح شهر دارد، به سه بانوی چادری و یک بانوی محجبه فحاشی و هتک حرمت می شود.
فروشنده طبقه فوقانی این فروشگاه از خلوتی فضا سوءاستفاده کرده، از همان ابتدا شروع به بکاربردن الفاظ ناشایست می نماید که با بی محلی بانوان محجبه مجبور به سکوت می شود. در زمان پرو (سایز کردن) مانتو وقتی بانوان چادری درحال بررسی مانتوی پرو شده بانوی محجبه هستند و راجع به مدل مانتو نظر می دهند؛ فروشنده بی هیچ اطلاع قبلی خود را به درب اتاق پرو نزدیک کرده و دست وی را از ناحیه زیر بغل به منظور نمایش میزان گشادی مانتو لمس می کند و شروع به اظهار نظر می نماید که “لابد الان لباسش نازکه یه لباس زخیم بپوشه…”


فروشنده با اعتراض بانوی محجبه مبنی بر عدم لمس بدن وی برای سایز کردن لباس و همچنین اعتراض بانوی چادری مبنی بر عدم دخالت در روند خرید مواجه می شود اما بجای عذرخواهی و پذیرش نهی از منکر، شروع به آسمان ریسمان بافتن برای توجیه نوع شغلش و بدو بیراهه گفتن به بانوی چادری می کند.


بانوی چادری با مراجعه به طبقه تحتاتی از مدیر فروشگاه در رابطه با برخورد ناشایست فروشنده توضیح می خواهد اما مدیر فروشگاه با معذرت خواهی سوری وعدم برخورد با فروشنده اش باب فحاشی و لفاظی را باز کرده و فروشنده جوان در حضور مدیر فروشگاه اقدام به توهین های بیشتر و فحاشی می نماید و بانوی چادری را ” زنیکه بی حیا” خطاب می کند.
هرچند با دخالت پلیس و همچنین وساطت یکی از مدیران فروشگاه، فروشنده جوان بطور ضمنی از بانوان عذرخواهی می نماید اما به عقیده شاهدان عینی ماجرا، غفلت دایره منکرات در زمینه مشاغل مربوط به حوزه زنان و الزام فروشندگان به استفاده از فروشنده زن و همچنین عدم پاسخگویی مناسب مسئولین باعث می شود هر از چند گاهی چنین اتفاقاتی بیفتد که دل هر مستمع با غیرتی را به درد می آورد.


روزی هزار تا ازین دختر خوشگلا به اینجا رفت و آمد دارند و من به همشان دست میزنم
خانم م .د از شهود عینی ماجرا می گوید: وقتی دوستم به همراه فروشنده برای اعتراض به مدیر فروشگاه به طبقه پایین رفت و فروشنده در حضور مدیر فروشگاه اقدام به فحاشی به وی کرد و وی را ” زنیکه بی حیا” خطاب کرد، مدیر می توانست با یک تشر فروشنده را به سکوت فراخواند اما سکوت کرد تا فروشنده هرچه میخواهد بگوید. وقتی فروشنده بالا آمد، هنوز ما در پرو بودیم تا لباس خود را عوض کنیم. فروشنده بعد از فحاشی به دوستم به طبقه بالا برگشت و هرچه دلش خواست به ما گفت. وی می افزاید:گفت یک لچک به سر انداختید فکر کردید که هستید و همه چیز تمامید؟ خیلی خوشگلید؟ روزی هزار تا ازین دختر خوشگلا به اینجا رفت و آمد دارند و من به همشان دست میزنم تازه خوششان هم می آید! من و دوستم دیدیم شان ما اجازه نمی دهد با این جوان که هم سن و سال خودمان است دهن به دهن بیفتیم پس سکوت کردیم.
عدم امر به معروف عامل رواج بی عفتی است.


خانم ع که مورد هتک حرمت قرار گرفته می گوید: گرچه من چادری نیستم ولی محجبه ام و حجابم را به نشان اعتقاد اسلامی ایرانیم انتخاب کردم و اجازه نمیدهم کسی به من و حجابم توهین کند. هرچند این آقا نیازی به اجازه نداشت و هرچه دلش خواست به دوستانم گفت و من با سکوتم مثل بقیه خانم هایی که در مقابل این مواضع سکوت میکنم باعث پررو تر شدن این دست فروشنده ها شدیم تا جاییکه دست زدن به نوامیس مردم را نه تنها بد و غیر اخلاقی ندانند، بلکه به آن افتخار هم کنند و بخاطر همین عمل مارا نیز تحقیر کند، سکوت عامل ترویج بی عفتی است. در جامعه ای که امر به معروف بمیرد، بی عفتی جایش را می گیرد… فروشنده بجای آنکه ما را ناموس خود بداند، دشمن خود می دانست و به عمد کاری کرد که عصبانیت من و دوستانم را دربر داشت.”


بیرق حضرت زهرا را سر کرده ام تا چشم امثال تو کور شود
خانم ف.م می گوید: وقتی صاحب فروشگاه در مقابل هتاکی و فحاشی فروشنده اش سکوت کرد، فروشنده ترغیب شد که آزادانه توهین کند و حتی در بیرون از فروشگاه نیز اقدام به فحاشی علیه چادری ها کرد و من را مورد بدترین خطابه ها قرار داد؛ من هم به او گفتم ” این بیرق حضرت زهرارو سرم کردم تا امثال تو چشمشون کور شه”…

هرچادر پرچمی برای جمهوری اسلامی است
وی که ازآن ماجرا به شدت ناراحت است ومشخص است یک دل سیر اشک ریخته، با چشمانی اشکبار و صدایی لرزان می گوید: شهید آوینی فرمودند “در جمهوری اسلامی همه آزادند جز بچه حزب اللهی ها” و من واقعا امشب این جمله را درک کردم. کجای دنیا وقتی از مقدساتت دفاع میکنی، نهی از منکر میکنی و میخواهی بر باورت استوار باشی بجای معذرت خواهی به تو فحاشی می کنند جز کشورهایی که ظاهر دموکراتیک دارند ولی در باطن…؟ مگر ما به بی ریش بودن آن آقا یا لباس ایشان توهین کردیم که ایشان اقدام به فحاشی علیه چادری ها کرد و بدترین الفاظ را در حق این عزیزان بکار برد؟ غیر از این است که هر چادر پرچمی برای جمهوری اسلامی است و تحقیر چادر و چادری عملا تحقیر پارادایم های این نظام است ؟! آیا نباید دفاع از پرچم نظام یکی از وظایف مسئولین نظام باشد؟ پس چرا سکوت کرده اند تا هرکس هرچه دلش می خواهد به پرچمشان توهین کند؟! یک مرد در آن جمعیت نبود که تودهنی به این پسر بزند و او را مجاب کند که کارش ناشایست است. مردان ما به تماشا ایستاده بودند و زنان هم سرشان را به نشانه تاسف تکان می دادند وعبور می کردند. باز خوب است که فحاشی این آقا بعدها بولوتوث نشود!



حرمت از دست رفته ام را چه کسی به من بر می گرداند؟
ف.م می افزاید: اگرچه این فروشنده در نهایت مجبور به عذرخواهی لفظی شد اما آیا عذرخواهی ظاهری وی که قطعا کوچکترین باوری پشت آن نبود، برای من می شود حرمت از دست رفته ام؟ می شود پاسخ صدایی که بلند کردم و فریادی که تاکنون نزده بودم؟ ایشان آنچنان مرا به خشم آورد که من مجبور شدم برای دفاع از خودم داد بزنم؛ کاری که تابحال نکرده بودم! اصلا چرا نباید اداره منکرات، فروشگاه را ملزم کند که فروشنده لباس زنانه حتما زن باشد یا اصلا دخالتی در خرید نکند؟! می گوید شغلش این است؟ خیلی خب، لااقل ببینید چه کسی نیاز به مشورت دارد به او کمک کند نه اینکه همان برخوردی را که به قول خودش با دختر خوشگل ها می کند با بقیه نیز تکرار کند! چرا نیروی انتظامی ارشاد را از همین مغازه ها شروع نمی کند؟ چرا به این مغازه ها سرک نمی کشد و نمی بیند که در خلوتی این مغازه ها چه آسیب هایی منتظر جوانان محجبه ما است؟ وزارت فرهنگ کجاست که ببیند جوانانی را که همه جوره پای اعتقاداتشان مانده اند و بدترین هجمه ها را به جان می خرند تا یادآور سیلی مادرمان زهرا(س) باشند و به انتظار “ایستادن” را بیش از پیش به منصه ظهور بگذارند؟



این رفتار بازهم تکرار می شود
خانم م .ک از دیگر شهود عینی ماجرا می گوید: انقدر سکوت کردیم و امر به معروف نکردیم که حالا توهین به محجبه ها نه تنها عادی شده، از سوی بی غیرتان نیز مورد استقبال هم قرار می گیرد، خودمان شده ایم مایه خرسندی دشمنانمان، این پسر اگر پول نگرفته باشد که عقده گشایی کند، بی شک نوکر بی جیره مواجب دشمن شده است. چندی پیش نیز در تاکسی تنها به این دلیل که به یک بانو تذکر دادم که وزنش را موقع نشستن روی من نیندازد، بدترین الفاظ ممکن را در حق چادری ها بکار برد و این یعنی …؟

تذکر دوستم چه ربطی به چادر ما داشت؟
وی معتقد است: این فروشنده امروز با من و دوستانم این کار را کرد، فردا با دیگر بانوان محجبه و قص علی هذا… و این می شود که سرانجام جامعه ما با سمتی کشیده می شود که تلقی افراد از ارزش ها تغییر می کند. من هنوز نمیدانم آن تذکر دوستم که ایشان در خرید ما دخالت نکنند چه ربطی به چادر ما داشت؟! انگار دوستم به او گفته باشد چرا لباست زشت است یا در شان تو نیست؟!


تنها به احترام بچه های جبهه از شکایتمان صرفنظر کردیم
وی همچنین می افزاید: پاشنه آشیل بچه حزب اللهی ها بچه های جبهه و جنگ اند. مدیر فروشگاه بجای آنکه تو دهنی محکمی به فروشنده اش بزند یا اورا به سکوت دعوت کند، دائم از اینکه در جنگ حضور داشته و حتی آزاده هم بوده صحبت می کرد تا دل ما را به رحم بیاورد و از شکایت صرفنظر کنیم و همین هم شد؛ تنها به احترام ایشان از شکایتمان گذشتیم.
م.ک می گوید: دوستم به مدیر گفت”شما جبهه رفته اید، اسارت را تحمل کرده اید که امروز هتک حرمت نوامیس مردم را نبینید، که حرمت چادر من و امثال من حفظ شود، پس شما را چه شده که سکوت کرده اید و میگذارید فروشنده اتان به ما توهین کند؟” اما مدیر که ظاهرا کارکشته حل و فصل اینگونه مناقشات بود و هتک حرمت نوامیس دیگر برایش عادی شده بود، بر آزاده بودنش! اصرار و مارا مجاب کرد که از شکایت صرفنظر کنیم. درواقع نقطه ضعف ما را نشانه گرفت وگرنه گذشت ما از فروشنده بی فرهنگ این فروشگاه “ترحم بر پلنگ تیز دندان” بود .
امید است با پیگیری مسئولان مربوطه کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم. اتفاقاتی که هر از چندگاهی دل هر انسان آزاده ای را به درد آورده و با مشاهده اشک های دختران نجیب سرزمینمان روح هر باغیرتی را خدشه دار می کند. امید است دایره اصناف و منکرات این حوزه با برخورد مناسب با این مانتو فروشی مانع از تکرار چنین اتفاقاتی شوند.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۲ |
برخی مجالس وهن‌آمیز به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود و همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه(!) بیشترین خسارت را به مکتب راستین اهل بیت(ع) و وحدت مسلمانان وارد می‌کند.

فرهنگ نیوز: شاید بسیاری این روزها خبرهای کشتار شیعیان در پاکستان، حمله به شیعیان در کربلا، محاصره ده‌ها خانوده شیعه اندونزی در جاوه شرقی، حمله به حسینیه‌ها و مراکز شیعی در سوریه، محدودیت‌ها علیه شیعیان در مصر و عربستان و ... را شنیده باشند، اما در چرایی چنین اتفاقاتی کسی فکر نکرده است.

هر چند می‌توان ده‌ها عامل را در این برشمرد اما یکی از این عوامل مراسم‌هایی است که در روز 9 ربیع‌الاول برگزار می‌شود.

برخی مجالس وهن‌آمیز که به اسم تشیع در خانه‌ها و حتی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه برگزار می‌شود که برگزار کننده همین مجالس ساده و به ظاهر مخفیانه!! خسارت بزرگی به مکتب راستین اهل بیت(ع) وارد کرده و مسئولیت خون هزاران شیعه مظلوم زاهدانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ... را به گردن می‌گیریم.

تجربه نشان داده که هیچگاه دشنام گفتن به مقدسات دیگران موجب هدایت گمراهان نمی‌شود بلکه برعکس آنان را به لجاجت و مقابله به مثل وادار می کند از این رو اهل بیت(ع) به شیعیان یادآور می شدند که خداوند از دشنام گفتن حتی نسبت به بت‌های مشرکان نهی فرموده است.

خداوند می فرماید « به معبود کسانى که غیر خدا را مى‏خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها(نیز) از روى(ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند »[أنعام/108] بنابراین پرهیز از دشنام یک اصل قرآنی و اسلامی است.

 

* کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها» مهمترین کتاب در این زمینه

 

در همین راستا و برای پاسخ به شبهات حول مجالس انحرافی معروف به «عید الزهرا» و «عمر کشون» خواندن کتاب «نهم ربیع، خسارت‌ها و جهالت‌ها»    بسیار توصیه می‌شود.

این کتاب که نوشته «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیب‌شناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شد و در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخی قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایت‌شناسی «روایت نهم ربیع‌الاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، موسوی اردبیلی، محمدصادق روحانی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.

 

* 9 ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست

 

در این کتاب عنوان شده که اساسا قتل خلیفه دوم روز 9 ربیع الاول نبوده است بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شده که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است.

 

* استفتاء مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی درباره «عیدالزهرا»

 

در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است: در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع - با توجه به نسبتی که به این روز می‌دهند - توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می‌داده‌اند.

از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می‌گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهل‌بیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی می‌افزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و... انجام می‌گیرد.

متأسفانه در سا لهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت

کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت‌ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر

شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.

1. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟

2. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟

3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می‌شود چیست؟

4. توصیه‌ای به این افراد را بیان کنید.

آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این استفتا می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.

آیت‌الله نوری همدانی نیز می‌نویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.

آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست

هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف.

* آیت‌الله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است

 

بنابر این گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد آیت‌الله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.

به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.

آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز می‌گوید: چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.

 

* آیت‌الله جاودان: شیعه‌ها را سر می‌بریدند، ثوابش باشد برای آن سخنران و آنها که تشویقش کردند

صحبت در این زمینه می‌تواند بسیار باشد اما شاید سخنان آیت‌الله جاودان که در زیر قابل مشاهده است کمک بیشتری در این زمینه بکند.



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ |
در آستانه هفته وحدت

نظر مداحان اهل بیت پیرامون یک مراسم تفرقه انگیز

چه بسا این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

رهبر معظم: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.

با پایان ماه محرم و صفر، روزهای شادی اهل بیت فرا می رسد. ماه ربیع الاول، ماهی است که مناسبت هایی همچون میلاد رسول گرامی اسلام و امام جعفر صادق (ع) در آن واقع شده است. نهم ربیع الاول روزی است که از دید علما باید گرامی داشته شود و جشن برپا شود. اما دلیل آن و چگونگی برگزاری آن حائز اهمیت است که توجه به آن ضروری است. این روز ، روز آغاز ولایت حضرت بقیت الله الاعظم ارواحنا فداه می باشد. بی توجهی به این موضوع تبعاتی را به دنبال خواهد داشت که گاه قابل جبران نیست. عده ای از روی کوته فکری و عدم توجه به مسائل دینی آب به آسیاب دشمنان می ریزند در حالی که نباید اینگونه باشد.

در کتاب نهم ربیع که نویسنده آن «مهدی مسائلی» است با عنوان زیرین «آسیب‌شناسی انسجام شناسی» توسط انتشارات وثوق منتشر شده است که در آن علاوه بر بحث تاریخی درباره تاریخ قتل خلیفه دوم و ابولولو، بررسی روایت‌شناسی «روایت نهم ربیع‌الاول» نظر مراجع تقلید اعم از مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی، مکارم شیرازی، مصباح یزدی، وحید خراسانی، مظاهری و همچنین مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)، آیت‌الله ملکی تبریزی(ره) و آیت‌الله فاضل لنکرانی(ره) ارائه شده است.
 
 9 ربیع الاول تاریخ قتل خلیفه دوم نیست 
 
در این کتاب عنوان شده است که اساساً قتل خلیفه دوم روز 9 ربیع الاول نبوده است. بلکه بر اساس اعلام اکثر علمای شیعه و مورخان سنی و شیعه تاریخ قتل خلیفه دوم 26 یا 27 دی‌الحجه سال 23 هجری بوده است و روز 9 ربیع الاول روز کشته شدن عمر بن سعد به دست مختار ثقفی است که در آن سال‌ها جشن‌هایی به این زمینه گرفته می‌شد که بعدها به دلیل هم اسم بودن عمر بن سعد با خلیفه دوم به این نام یعنی «عمر کشون» مشهور شده است. 
 
* استفتاء مقام معظم رهبری، آیات عظام نوری همدانی و مکارم شیرازی درباره «عیدالزهرا» 
 
در بخشی از این کتاب استفتائاتی در این زمینه گرفته شده و آمده است: در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع - با توجه به نسبتی که به این روز می‌دهند - توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می‌داده‌اند.
 
از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می‌گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه اهل‌بیت(ع) به دور است و آن چه بر این نگرانی می‌افزاید وجهه شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه «رفع القلم» و... انجام می‌گیرد.
 
متأسفانه در سالهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت‌ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.
 
1. حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
 
2. شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
 
3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می‌شود چیست؟
 
4. توصیه‌ای به این افراد را بیان کنید.
 
آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این استفتا می‌نویسند: هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
 
آیت‌الله نوری همدانی نیز می‌نویسد: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
 
آیت‌الله مکارم شیرازی در پاسخ خود به این استفتا مرقوم کرده است: اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم. و ثانیاً بر فرض چنین چیزی باشد که نیست، مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست.
 
هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر. و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه‌های صحیحی دارد نه این راه‌های خلاف.
 
* آیت‌الله بهجت(ره): عیدالزهراء روز بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک لعن است.
 
بنابراین گزارش در کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» ، نوشته محمدحسین رخشاد ، آیت‌الله بهجت(ره) نیز درباره برگزاری مجالس به مناسبت حضرت زهرا (س)(عیدالزهراء ) توصیه می‌فرمودند که به بیان فضایل اهل بیت(ع) به‌ویژه حضرت زهرا(س) و بیان حدیث ثقلین پرداخته شود.
 
به فرموده ایشان شیوه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) نیز همین بوده است یعنی بیان مشترکات میان شیعه و اهل تسنن و ترک مطاعن و مثالب یا لعن و سب آشکار.
 
آیت الله بهجت(ره) درباره برخی از رفتارها به نام عیدالزهرا نیز می‌گوید: چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.
 
آیت الله بهجت(ره) بر ضرورت دقت شیعیان در گفتار و رفتار تاکید بسیاری داشتند که مبادا موجب تحریک اهل سنت شود و بسیار بر تقیه عملی و قولی تاکید می کردند اما تقیه و تزلزل قلبی را حرام می دانستند.
 
* آیت‌الله جاودان: شیعه‌ها را سر می‌بریدند، ثوابش باشد برای آن سخنران و آنها که تشویقش کردند
 
خبرنگار فرهنگ نیوز ضمن تماس با مداحان مطرح کشور نظر آنان را در این زمینه جویا شده است:
 
حاج منصور ارضی: یکی از نزدیکان ایشان عنوان کرد مسیر حاج منصور ارضی، مسیری است که رهبر انقلاب در این زمینه داشته اند و به لزوم عدم برگزاری چنین برنامه هایی تاکید کردند.
 
غلامرضا سازگار ضمن رد اینگونه مجالس و هرگونه فعالیت تفرقه آمیز میان مسلمانان، بر گرفتن جشن تاجگذاری امام زمان(ع) و خواندن مدح و ثنای اهل بیت در این مراسم تاکید کردند.
 
مرتضی طاهری در این خصوص گفت: اولا در اصل قضیه که تشکیک هست که این ایام مصادف با آن ماجرا مصادف هست یا نه! دوما امروزه به دلیل حساسیت هایی که هست و حفظ وحدت در جهان اسلام که از واجبات امروز است و طبق نظر بیشتر مراجع ما را از این کار نهی کرده اند.مسئله تبری چیز دیگری است و از فروعات دین ماست و ما همیشه زیارت عاشورا را خواهیم خواند.روز نهم ربیع روز تاج گذاری آقا امام زمان است و مردم باید این روز را جشن بگیرید و حالا در مراسم حتما ذکر علی بن ابی طالب هم گفته شود همانطور که پیامبر فرمودند مجالس خودتان را به ذکر علی بن ابی طالب مزین کنید یا جای دیگری که فرمودند ذکر علی عبادت است.
 
محسن طاهری نیز درخصوص برگزاری مراسم عیدالزهرا(س) گفت: وقتی همه مراجع نظرشان این است که برگزاری چنین مراسمی درست و به صلاح نیست، ما کسی نیستیم که بخواهیم در این زمینه نظر بدهیم و از نظر این بزرگان تبعیت می کنیم.
وی افزود: بنده بررسی کردم و متوجه شدم تقریبا نظر همه علما و مراجع این است که این مراسم به صلاح جامعه و نظام نیست و حتی حضرت آیت الله وحید هم که بسیار در زمینه برگزاری مراسم شهادت حضرت زهرا(س) حساس هستند نیز نظرشان همین است که برگزاری مراسم عیدالزهرا(س) صحیح نیست؛ لذا حتی اگر قرار بر برابری کفه تولی و تبری هم باشد این بزرگواران نیز نظرشان بر عدم برگزاری این مجالس است.
این مداح اهل بیت(ع) در انتها گفت: برادران بنده هم سال ها است که در چنین مراسماتی شرکت نمی کنند.
 
روح الله بهمنی نیز ضمن مخالفت شدید با این گونه مجالس تاکید کردند ما باید طبق نظر حضرت آقا و ولی امر مسلمین عمل نماییم و از هرگونه تفرقه افکنی بین مسلمین پرهیز کنیم چرا که جنایتکاران تکفیری استنادشان به این گونه مراسم ها هست.
وی در ادامه افزود: جشن مولودی امام زمان که در آن مدح ذوات مقدسه اهل بیت شود جایگزین بسیار مناسبی برای اینگونه مراسم ها است و ما یادمان نرود که ذکر علی علیه السلام خاری است در چشم دشمنان اسلام.
 
حسن خلج درباره مراسم های این مناسبت گفت بهتر است چنین برنامه هایی به مدح اهل بیت علیهم السلام برگزار شود. 
 
سید مهدی حسینی هم گفت: امام زمان علیه السلام فرمودند در زمان غیبت مراجعه کنید به علما و ماهم دین را از پدرانمان نگرفته ایم بلکه از علما گرفته ایم و این علما بوده اند که اسلام ناب محمدی را در طول دوران تاریخ برای ما حفظ کرده اند .حال اگر این علما بفرمایند که ما از این به بعد برای ابا عبدالله سینه هم نزنیم ما نمی زنیم . چه برسد به این گونه مجالس که باعث وهن تشیع است .البته اگر کسی قلبا نسبت به دشمنان اهل بیت تبری نداشته باشد شیعه نیست و به قول آیت الله بهجت محتوای این مراسم ها  مناقب اهل بیت و مدح و ثنای این بزرگواران باشد.
 


مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ |
آیت­الله جاودان را تهرانی­ها بسیار خوب می­شناسند؛ شاگرد اخلاقی مرحوم آیت­الله حق­شناس که در مدرسه چهارراه بازار، جلسات گیرای معارف و اخلاق­شان، محفل جمع طلاب و جوانان جویای کمال است. آن­چه از نظر می­گذرانید سخنان مهم آیت­الله جاودان درباره برخی جشن­ها و مراسمات نهم ربیع­الاوّل است. اين مطلب از آخرين شماره نشريه «خط» كاري از خانه طلاب جوان انتخاب شده است.

روز نهم ربیع، روز شادمانی است. شادمانی اهل­بیت است. آن را قدر بدانیم و به حرام آلوده نکنیم. گاهی کسانی که عنوان دوستی دارند، حرام­های خیلی روشن و مسلّم را انجام می­دهند. البته اگر واقعاً دوست بود که این کارها را نمی­کرد و به حرام آلوده نمی­شد، به بی­ادبی آلوده نمی­شد، به بی­حیایی آلوده نمی­شد.

یک آقای بزرگواری است که الان در استان خراسان، امام جمعه است. ایشان یک طلبه­ فاضل و خیلی باعرضه بوده و دو سه زبان خارجی هم آموخته بود و آرزو می­کرد که برای کارهای تبلیغی به کشورهای خارجی برود. یک­وقت فرمایشات رهبر را گوش می­کند که از ایشان سؤال کردند که اگر شما در این مقام رهبری نبودید، دلتان می­خواست که چه کاری انجام بدهید؟ ایشان فرموده بودند که دلم می­خواست بروم در یک روستا و کار آخوندی بکنم.

ایشان، اوّلین­بار که این حرف را شنیده، از آن آرزو که امیدوار بود برای کارهای تبلیغی به کشورهای خارجی برود، دست برداشت و گفت خُب می­رویم به یک روستا. به سیستان و بلوچستان رفت. اوّل که به آن روستا وارد شده بود، کسی جواب سلامش را هم نمی­داد. اما باقی ماند و حوصله کرد. خوش اخلاقی و خدمت نشان داد. آرام آرام اهالی این روستا به او علاقه­مند شدند، اهالی آن روستا به او علاقه­مند شدند، این­جا می­توانست کار بکند، آن­جا می­توانست کار بکند، از این طرف می­بردنش، از آن طرف می­بردنش.

یک­دفعه که به روستایی رفته بود، مثلاَ پنجاه کیلومتر آن طرف­تر، هنگام برگشت، پشت ماشین که نشسته و کمی از آن منطقه دور شده بود، یک نفر اسلحه­ای را پشت گردنش می­گذارد و می­گوید آقا کنار بایست. ایشان فکر می­کند بچه­های بسیج هستند و دارند با او شوخی می­کنند. ولی دید خیلی جدّی است.

از ماشین پیاده­اش کردند و روی موتور نشاندند و رفتند تا پاکستان. حدود صد و پنجاه کیلومتر راه بود. ایشان می­گوید هر کجا آن­ها پیاده شدند که آب بخورند، به من فقط اجازه­ی یک مشت آب می­دادند. وقتی که فهمیده ­بود به دست چه کسانی گرفتار شده، به حضرت صدیقه کبری(س) عرض کرده­ بود: "یک کاری کنید آبرویم نرود، آبروداری کنیم. حالا هرطور هم شد، بشود".

خب در راه با نهایت شجاعت با آن­ها برخورد کرد. ایشان به دست عوامل ریگی گرفتار شده ­بود؛ آن­ها یک مجموعه بزرگی از شیعیان را از هر طرف ­دزدیده بودند. در آن­جا هم شکنجه و شلاق برقرار بود و با فاصله­هایی، سر می­بریدند. ایشان تعریف می­کرد که یک نوار سخن­رانی در اصفهان که خیلی هم سرو صدا داشت را ابتدا پخش می­کردند. سخنرانی علنی که نوارهایش را همه­جا برده­اند. لعن و سبّ کرده ­بود. هروقت می­خواستند سر یک نفر را ببُرند، این نوار را می­گذاشتند، خون­شان به جوش می­آمد و بعد، سر می­بریدند. خُب ثوابش برای آن آقایی که سخنرانی کرد و آن­هایی که پای منبر خندیدند و کف زدند! آن­هایی که تشویق کردند، آن­هایی که دعوت کردند، ثوابش به آن­ها هم می­رسد!

ایشان به حساب همان حرفی که با حضرت زهرا(س) عرض کرده ­بود، تمام این حوادث را به خوبی پشت سر گذاشته­بود. همه را در یک کنار می­نشاندند، سر یک نفر را می­بریدند که بقیه را هم آزار بدهند. آن­ها به ایشان گفته بودند ما نمی­دانیم تو چه طوری هستی! همه­ این­هایی که می­بینی این­جا هستند، همه­ شما که می­گویید شیعه هستید، همه­شان مشرک هستند. وقتی پای مرگ می­آید، می­افتند به دست و­ پای ما و التماس می­کنند و قسَم می­دهند. هرکار بتوانند، می­کنند تا کشته نشوند. ما هم برای این که نشان می­دهند که مشرک هستند، حقد و کینه­مان بیشتر می­شود. آن نوار لعن و نفرین را هم که می­گذارند.

در هر صورت، در این مدّت هم که آن­جا بود، چون باسواد بود، ناگزیر با آن­ها زیاد بحث می­کرد و آیه و حدیث برایشان می­خواند. به برکت آن توسّل به حضرت صدیق طاهره، یکی از مریدان آن­ها، کمی به ایشان تمایل پیدا کرده ­بود. یعنی احساس کرده ­بود حرف­های ایشان، حق است. هم­او، یک روزی ایشان را نجات می­دهد و الان هم در خراسان، در یکی از شهرستان­های کوچک، امام جمعه است. اگر همه آن جمع توسّل می­کردند، همه­شان نجات پیدا می­کردند.

همین یک حادثه کافی است، هرچند که صد نمونه از این دست، شنیده­ایم که مثلاً یک نفر به خودش بمب می­بندد و می­رود داخل یک مسجد تا صد نفر، دویست نفر شیعه را تکّه پاره ­کند. این کار، صدها عامل دارد. آمریکا هست، اسرائیل هست، عربستان سعودی هم هست، من هم با آن منبر و اظهاراتم، یک عامل هستم که کمک می­کنم. لااقل ما نکنیم. حالا در داخل این شهر، هزار جای دیگر می­کنند، من این را نکنم. من به قتل عام شیعه کمک نکنم. رهبر هم که فتوا دادند، حکم کردند به حرمت.

ما در سابق جلساتی داشتیم، با دوستان صحبت می­کردیم، می­گفتیم تو در بند رضای خدایی یا هر کاری دلت می­خواهد، می­کنی؟ اگر خواست دلت مهم است، پس هر کاری می­خواهی بکن! خدا که در کار نیست. اما اگر در بند رضای خدایی، من شک دارم. چون می­بینم یک مرجع تقلید، دو مرجع تقلید، بلکه بیشتر این حرکت را حرام دانسته­اند. شک می­کنم در بند رضای خدا باشی. وقتی یک نفر، دو نفر از مراجع، چنین حرفی زده­اند و از حرمت سخن گفته­اند، آدم شک در رضای خدا می­کند. شما دربند رضای خدا هستی یا نیستی؟ 

 

 



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ |
حاج محمد رضا طاهری از همه ارادتمندان اهل بیت‌خواست تا درباره ماجرای حاج محمود کریمی زود قضاوت نکنند و فریب توطئه‌ای که از سوی دشمنان طراحی شده را نخورند.

وی در این باره گفت: همان‌طور که قبلا هم اعلام کردم، درباره ماجرایی که برای حاج محمود کریمی رخ داده، در وقت خود توضیحات مفصلی خواهم داد. اکنون دادگاه مسیر خود را دنبال می‌کند، به نتایجی هم رسیده است و ان‌شاءالله به زودی نتایج اعلام خواهد شد. حاج محمود در شب حادثه همراه خانواده بوده و از دماوند می‌آمدند که این اتفاق می‌افتد. سه خودرو به ایشان حمله کردند و تا مرز خطر مرگ هم وی را بردند.

این مداح اهل‌بیت به همه هیئتی‌ها توصیه کرد که مراقب باشند تا حرف دشمنان را تکرار نکنند: آنهایی که پای روضه‌های حاج محمود حتی یک قطره اشک هم ریخته‌اند، نامردی است اگر امروز حرف دشمنان را تکرار کنند. دشمنان یک روز سراغ حاج منصور رفتند، یک روز حاج سعید، امروز حاج محمود را هدف گرفته‌اند و ممکن است هدف بعدی هم ما باشیم. باید بدانیم که آنها می‌خواهند مردم را از در خانه امام حسین دور کنند، نه از محمود کریمی.

وی در باره حضور محمود کریمی در رسانه ملی گفت: شب یلدا ما در چادرهای سرد مسیر کربلا بودیم و برنامه ایشان را ندیدیم، اما بعدها شنیدیم که صحیت‌های ایشان مانند تیری بوده در قلب دشمنان. ان‌شاءالله دادگاه به زودی نتیجه را اعلام می‌کنید، ولی باید مراقب باشیم که با پیش داوری آتش جهنم را برای خودمان نخریم.

ایشان با اشاره به فعالیت گسترده رسانه‌های ضد انقلاب در این باره گفت: امام خمینی(ره) فرمودند که ببینید رسانه‌های دشمن چه می‌گویند تا بدانید راه درست چیست. امروز همه رسانه‌های ضد انقلاب بسیج شده‌اند علیه این نوکر با اخلاص امام حسین. در ادامه همین توطئه از قول بنده در سایت‌ها نوشتند که من هم سلاح دارم و ... به حضرت عباس من اگر حرفی زده باشم. البته تکذیبیه هم دادیم و در سایت‌ها منتشر شد، شما ببینید چقدر پیچیده است این توطئه.

حاج محمد طاهری در پایان گفت: دشمنان کور خوانده‌اند. باید بدانند که این مردم روز به روز در دستگاه امام حسین پایدارتر می‌شوند. دقت کنید که دشمنان فقط سراغ مداحانی می‌روند که سینه‌سپر این نظام و رهبر و انقلاب هستند، سراغ کسانی که فقط مجلس می‌گیرند و کاری به انقلاب ندارند نمی‌روند. این‌ها نشان می‌دهد که دشمنان زخم‌خورده مداحان ولایی هستند.

 

واین هم سخن بنده(سید عسگری داداش نژاد)

بسم الله الرحمن الرحیم
دوستان خوب سلام . نمی دونم از کجا شروع کنم و بگم
این چند روز تقریبا تو همه خبرگزاریا خوندیم  مداح معروف هفت تیر کشید و ...

خیلیا نظر دادن  خیلیا فحش دادن و خیلیا هم تایید کردن و طرفداری. اما در این میان بعضیا ماشالله  قضاوت کردن

 دلیل نوشتن این مطلب  این بود که حتی "دویچه وله" در این باره تیتر زد و بعضیا واقعا با زشت ترین و بدترین تیترها عنادشون و نشون دادن از دستگاه ابی عبدالله(ع) و شنیده ها اینه که تو شبکه های اجتماعی هم  جریاناتی  دارن به شدت و با استفاده از سکوت ما  می کوبند دستگاه ابی عبدالله و مداحان عزیز رو .

خدا شاهده برا من فرقی نداره  که مداح باشه ایشون یا نه اما از اینکه اخلاق داره تو تیترها و خیلی از نوشته ها پامال میشه خواستم این مطلب و بزارم  و نه طرفداری از شخص یا جریانی خاص؟

چرا خبر اول توسط جریانات معلوم الحال درز پیدا کرد؟

چرا به نقل از مداح معروف و حتی برخی دیگر از مداحان دیگر  نقل قول های کذب و خلاف واقع می شود؟

دیروز حاج محمد رضا برای چندمین بار تکذیب کرد مطلبی که از ایشون نقل قول شده.

یا سخنگوی قوه محترم قضاییه رسما در صدا و سیما اعلام می کند  پرونده در مراحل اولیه است و درحال بررسی  . و در خصوص شلیک فرمودند که وقتی مجوز دادیم  بر اساس  مجوز شخص هر وقت صلاح می بیند از اسلحه استفاده می کند و هرجا خطا یا تخلف کرد باید  جوابگو باشد  . و این حرف بسیار درستی است . الان هم اگر مداح معروف و یا هر شهروندی  خطا کرده باید جوابگوی قانون باشد  نه اینکه همه ما قاضی بشویم و بدون اطلاعات کافی از موضوع حکم بدهیم و ...

 

دوستان خوبی که ماشالله از قاضی القضات پیشی گرفتین یکم به خودمون بیایم  اگه عیبی  در ما هست  از دیگران عیب جویی نکنیم که خدا خیلی بدش میاد 
ما تو کشورتقریبا بعضی ازخونه ها اسلحه داریم برا شکار البته (اسلحه هم کاملا شکاری و کشنده هست) قطعا . دولت بر اساس درخواست قانونی مجوز میده و اینکه بعدا یکی شاید  بد استفاده کنه  نمیشه مجوز و به سخره گرفت
یه مطلبی هم هست و اون اینکه  چرا باور نمی کنیم بعضی هامون واقعا بد رفتار می کنیم؟ خداییش تاحالا نشده برا سبقت  یا ... یکی که البته اصلا هم متاسفانه اراذل نیست اما خداییش رفتارش از صد تا اراذل بدتر میشه بهت حمله کنه؟ نشده خداییش؟ نشده زنگ بزنی  به جاهای مختلف و جواب ندن؟ نشده  مردم هم فقط با ماشین هاشون یه بوقی بزنن و رد شن؟ نشده بخاطر همین آدم بکشن؟  چرا  آقای کریمی میگه به من حمله شد همه تکذیب می کنیم و میگیم امکان نداره؟جناب رادان  بزرگوار بر چه اساسی اگر این فرموده ایشون باشه که" نباید استفاده می کردند و باید جور دیگه از خودشون دفاع می کردن می فرمایند که اصلا شرایط برای استفاده از اسلحه و یا دفاع از خودش  به این شیوه درست نبود و اینکه معیار شناخت اراذل و اوباش  بر اساس بند هفت گانه . و ... ما وقتی  حمله شد بهمون باید به جناب حمله کننده بگیم ببخشید چند دقیقه صبر بفرما ببینم با این هفت بند سازگاری داری یا نه اگه نداری بیا بزن من و چون اوباش نیستی ؟ نمی دونم این اسلحه زینتی بود یا برای خشگلی دادن یا دادن باهاش پز بده یا واقعا اگه احساس خطر کرد باید استفاده بشه ازش.؟ یا باید مواقع خطر استفاده بشه؟  چرا آقای رادان تا حالا برا خیلیا بده بود الان حرفاش و با آب طلا می نویسن؟ و خیلی چراهای دیگه؟.... امید که خود خدا هممون و هدایت کنه



مربوط به موضوع :
نویسنده دلسوخته در جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۲ |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها