شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

مجموعه ای از اشعار محلی مازندرانی و شعر بی نقطه و امیری و طالبا و همچنین اصطلاحات و گویش های شیرین مازندرانی
شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

شعرهای مازندرانی (تبری) میر حمزه طاهری هریکنده ای نوپا

مجموعه ای از اشعار محلی مازندرانی و شعر بی نقطه و امیری و طالبا و همچنین اصطلاحات و گویش های شیرین مازندرانی

غزه ...

 

به نام خدا

غزه ...

صدا ی گریه می آید

کنار خانه ای سوخته

صدای کودکی زخمی

به چهره زرد و پژمرده  

 

نگاهی  منتظر ، گریان

که تا دستی شود یارش

ستم از دشمن پستش

فضای جنگ و توپخانه  

 

پر از دود و وطن آوار

به گام  تانک  سنگین است

به ترس و وحشت  دشمن

به کنجی می کند  ناله  

 

یزیدان زمان را نیست

هیچ رحم و دلی پیدا

ز خون آغشته شد ،  غزه

شهامت گشته جانانه

 

رعایت هیچ مشد در جنگ

به رزم و بند مکتوبش

نکرده است هیچ حیوانی

از این  ظلمهای  بیگانه 

 

به  عاشورای  دیگر شد

به قتل نسل معصومان

ز زخم و تیر و خنجر شد

شهادت ، خانه به خانه

 

نویسم تا شوم آرام

به دفتر شعر و صد باره

نیا مرزد خدایم ، آن

کند بر این ستم خنده

***

میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)

در دیگر سایت ها:

http://www.shereno.com

اجازه بده ...

 

به نام خدا

اجازه بده ...

اجازه بده ،  شعرم را چنین آغاز کنم

قلم و دفتر  ذکرم  را  میان  ساز کنم

اجازه بده ،  اگه خدای من راضی شد

آنچه را نگفته ام ز قفل ذهن  باز کنم

اجازه بده ،  تا   نفس  در  سینه   می تپد

بر جمال و جسم  نکته های نو  ناز کنم

اجازه  بده  ،   چکه های    عاشقانه     را

 تا وصال و صحبت و نگاه عشق  راز  کنم

اجازه بده  ،  به  عمق  مطلب   شنا   کنم

قطره قطره  حس  گفته ها  را  ابراز کنم

اجازه بده ، تا  رسیدن  به  مقصد خود

به  سرای   شاعرانه  هرجا   پرواز  کنم

اجازه بده  ،  چو   نم نم   باران   بهار

بس  نویسم و دوباره  نکته ام  باز کنم

اجازه بده ،  به عشق و امید و   رتبه ام

دستم را  به سوی خدای خود دراز کنم

اجازه بده  ، نگم   شاعرم ،  اهل  دلم

اجازه بده ، اسرار درون ،  ایجاز کنم

*** 

میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)

محرم ماه خون بر شمشیر ...

 

به نام خدا

محرم ماه خون بر شمشیر...

دو دیده اشک باران است ، محرم

ز سوگ  جمله یاران است ، محرم

جهان می بارد ،  اشک  داغ یاران

ز  ظلم  نابکاران  است  ،   محرم

ز رقص و تیر و نیزه جنگ و میدان

نظر  بر  تیغ   برّان  است  ،   محرم

نه  رحمی  باشد  آنجا  از  یزیدان

عدو  را  سینه حیران است ، محرم

شکوه   و   بس  عزاداری  ،  نمایان

به ماتم نوحه خوانان است ، محرم

جوان و پیر و کودک سینه ، عاشق

جهان را جمله نالان است ، محرم

حسین(ع)  و  جمله  یاران  شهیدش

محرم   راه   آنان   است  ،  محرم

هدف  بر  آن  گلوی  ناز   اصغر

کمان بر چله لرزان است ، محرم

به   اشک  زینب  از  نعش   برادر

به زخم سم و پالان است ، محرم

گلو  بس  تشنه  از  شط  فرات  است

به راهی ، ساقی ، جانان است ، محرم

عمویی ، تشنه  و  با   مشک  آبش

اسیر ،  بر تیر و پیکان است ، محرم

ز قدرت  زور  و  بازوی ،  ابوالفضل

مروّت  تا  دم  جان  است  ،  محرم

دو   طفل  مسلم   از   درد   شکنجه

به بندی ، آهی ، پنهان است ، محرم

به   زخم  و   نام  قاسم   تازه    داماد

به عقدش ، حجله باران است ، محرم

تن   خونین  ،  به  آن  خار  مغیلان

به صحنه دیده سوزان است ، محرم

شهادت  گشته   کامل    با   محرم

به رمز و ریشه شاهان است ، محرم

نویسد  ‹ طاهری›   از   ماه   هجران

سخن در شعر فراوان است ، محرم

***

میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)

میلاد مسیح و عید کریسمس مبارک

 

Happy New Year

من هم به نوبه خودم فرا رسیدن عید کریسمس و تولد حضرت مسیح را به همه مسیحیان عزیزم تبریک و تهنیت عرض می کنم.

تقدیم به تمامی مسیحیان عزیز

 

*** میلاد مسیح و عید کریسمس ***

 

عید است و شادی

نه عید نوروز

جشن مسیحاست

نامش , کریسمس

 

آغوش مریم

نوری مبین است

بس می درخشد

اینجا و آنجا

 

بلبل زشادی

با صد ترانه

بر شاخه شاخه

هی می زند پر

 

فصل زمستان

چه نوبهاری است

دشت و دمن شد

با غنچه زیبا

 

شبنم به گلها

ناز است و غلطان

رویایی گشته است

دنیای گلها

 

تن پوش روشن

هرجا صفا یی است

از سوز سردی

آنجا نمایان

 

صد لاله در باغ

بر سبزه حالی است

این لطف و رحمت

از آن الله است

***

میر حمزه طاهری هریکنده ای  (نوپا)